• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : آن طور كه روزگار رقم زد...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 26 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    من ادب ندارم يا تو که بدون يک لحظه فکر کردن شروع مي کني حرف زدن ؟
    پاسخ

    مگه من چي گفتم؟ هدي رواني شدي؟

    آپم

    چه بياي چه نياي باهات قهرم

    پاسخ

    مي آم!
    پاسخ

    چته؟
    پاسخ

    ؟
    پاسخ

    بدرود
    نمي دونم اين اسم مزخرف سايه از كجا به ذهنم خطور كرد ؟؟
    پاسخ

    منم نمي دونم!

    باي

    پاسخ

    خداحافظ!
    گفتم با اسم خودمم نظر بدم ببينم چه جوريه !
    پاسخ

    عاليه!
    سلام . درباره نظر هدي يه صحبتي داشتم . منم دلم واسه سويا مي سوزه . ولي يه جورايي خودش مقصره آخه واسه چي سر عرزسي سوسانو و جومونگ گذاشت رفت ؟؟ من بودم كه مي رفتم عروسيو به هم مي زدم يا لااقل همون جا ابراز وجود مي كردم . فداكاري هم كار دست آدم مي ده ! راستي دارم فكر مي كنم تو در عرض چهار روز چه جوري هشتاد و هشتا نظر جم كردي ...؟؟!
    پاسخ

    واي سلام ياسمن! دلم برات تنگ شده بود وحشتناك رمضاني چند وقت پيش زنگ زد شماره ي تو رو مي خواست من نداشتم بهش بدم براي همين آدرس وبلاگت رو دادم. 88 تا نظر هم نمي دونم؟ هي...خدا...

    سلام.

    قسمت آخر توصيف زيبايي بود.

    بقيه اش بم نچسبيد.

    پاسخ

    سلام ممنون

    آمدم تا عرض ادبي كنم!!!

    سلام!!

    پاسخ

    سلام

    پولي چقدر حالم ازت به هم مي خوره ...

    نظر كوفتي تم اصلا برام مهم نيست ...

    پاسخ

    شما تا به حال كلمه ادب به گوشت خورده؟

    همسايمون رفت .نامرد اينترنت پرسرعتمونم برد!حالا دارم با اينترنت تلفني دست و پنجه نرم ميكنم و سعي مي كنم ديوونه نشم!

    واسه ي همين كمتر ميتونم بيام

    پاسخ

    نـــــــــــــــازي درد بي اينترنتي بد درديه!
    سلام سر بزن!
       1   2      >