دور از تو
در غربت
تنها در
زنجيرم
مجروحم
بي تابم
دلتنگم
دلگيرم
شب ها با
رؤياي
شيرينت
بيدارم
آخر کي
مي آيي؟
خوابِ بي-
تعبيرم!
با اخمت
لبخندت
با مهرت
با قهرت
غمگينم
خوشحالم
دلگرمم
دلسيرم
تنهايم
مي داني
تنهايي
مي دانم
دلگيري
تو پشت
ابريّ و
من زير
خاکستر
وقتي تو
مي گريي
من آتش
مي گيرم
امشب که
در برکه
افتاده
تصويرت
مي بينم
روي ماه
تصويرم...