توي پيامرسان چه دعوايي شده!!!!!!!!
ديدي؟!
خيلي تند رفتن! ترسيدما بدجور!
ميگم سوماي ما امروز رفتن مدرسه! اگه اشتباه نكرده باشم...
احساس بدبختي كم كم داره دست ميده!!!
صب چرا زنگ نزدي بيدارم كني؟! جدي جدي رفتي ولايت؟!
اس ميدادي لاقل!
ديشب تانزديكاي 5 خوابم نبرد داشتم ديوونه ميشدم!!!!!
نشستم تكليفاي زبانمو نوشتم! صبحانه هنوز نخوردم! مامانم همون مدلي كه خودت مي دوني شد...!
من كه زد ضربه شدم و ديگه سيخ نميشم!
هي پو ؟
يکي بياد تکليفاي عيد من رو انجام بده
اين شكلكه كه قيچي گذاشته اعصاب منو ريخته بهمااااااا .... !
هي دارم مي خونم هي بزرگ مي شه هي تكون مي خوره منم كه درجه بينايي بالااااااا .... !
اعصاب ندارم . از عيد ديدني رفتن هم متنفرم . دوست داشتم به يكي بگم .........
ديديم عيديه اگه بخوايم پياده بريم ولايت تا سيزده بدر هم نميرسيم.....ديگه تصميم گرفتيم سواره بريم........
شما هم سواره برو....برو جايي که دوست داري تا بهت خوش بگذره.....اميدوارم هرکي هرجا ميره، سواره يا پياده، عيد بهش خوش بگذره!
دبستان اساسا جاي مزخرفيه!
كلا ايكپيري و حال بهم زنه!
نمي فهمم چه جوري تونستم اونجا دووم بيارم؟!!!!!!!
از آدمايي كه عقل و حرفشون بسته است متنفرم!
متنفر!
بختياري هم لنگه ي همونا بود!