• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : اولين يادداشت نودي.
  • نظرات : 5 خصوصي ، 57 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     

    تو دوباره چت شده؟؟!؟
    پاسخ

    منظورت از اين كلمه دوباره چيه؟ مث هانيه كه اون دفعه يهويي تو سرويس سر مليكا داد زد كه مليكا مواظب باش دوباره نزني شيشه رو بشكوني! و با توجه به اينكه مليكا تا حالا شيشه رو نشكونده بودم كلا عبارت غلطي رو بيان كرد! من الان منظورت رو از اين دوباره اي كه گفتي نمي فهمم. دوباره چم شده؟ مگه من چيزيم بود كه دوباره چم بشه؟


    يه وقت گذرت نيفته طرف صفحه نظراي من!

    =:(

    پاسخ

    چي بگم؟ ما كه همين پريروز يه ساعت 16 دقيقه و 6 ثانيه با هم حرف زديم! آخه حرفي نمونده ديگه خواهر جان...
    + هدي ، شاعر پودر شده ... 
    منم بيدارم ، مگه ميشه هدي شب بخوابه؟
    شب بيدارت بخير بوس بوس
    پاسخ

    منم بيدار بودم....ولي شاعر نشدم...

    چشم...ديگه تا آخر عمرم ازت سوال نميپرسم که مزاحم صحبتت با دوستت نشم...ضمنا اگه ميخوايد سوال بر انگيز نباشه ميتونيد چت کنيد خانوم پولي خانوم...
    پاسخ

    بابا چرا ناراحت مي شي؟ پرسيدي چرا اين قدر نظرات زياده. گفتم چون دارم با دوستم حرف مي زنم! نگفتم كه مزاحم شدي! حالا بخند! ناراحت نباش!
    پاسخ

    :******
    تا والدينمون ، پخ پخمون نکردن ، بريم لالا

    پاسخ

    منم مي رم... ولي بيدارم... گفتم كه مي خوام شاعر بشم....

    من الان حالم اينه :

    درست وقتي که مثل يک شکارچي ، پيروزمندانه به شکار صيدي چون تو مي بالم و ذوق مي کنم ،
    تو تقلا مي کني و خودت را از لاي دست هاي من مي کشي بيرون؛
    آهوي رميده ي من ! کجا با اين شتاب؟
    من اين حيرت و بهت را ، و اين دست هاي خالي را بعد تو کجا ببرم؟ ...


    پاسخ

    نه من اين حالم نيست. حالم دقيقا همون چيزيه كه در طي اين نظر ها گفتم! دلم مي خواد بپرم توي تابلوي نقاشي! الان هم دارم مي گذرم... مي خوام شاعر بشم....

    بگذر ز من ......

    ريتمو نندازين ، ريتمو نندازين....

    پاسخ

    هدي من مي گذرم. مي رم بيدار بمونم... تا صبح...آدم تا صبح بيدار بمونه شاعر مي شه! مي خوام شاعر بشم كه شعرهام از تو هم قشنگ تر بشه و به رخت بكشم! غم كه مي آيد در و ديوار هم شاعر مي شود...لابد منم جزو در و ديوار محسوب مي شم...

    پولي فوق العادست...در عرض چند ثانيه 15 تا نظر...
    خب يکي ميشه براي من توضيح بده چه اتفاقي افتاده که ظاهرا براي من فقط عجيبه و چون ازش خبر ندارم اذيتم ميکنه؟؟؟(زيادي فضولم؟)
    پاسخ

    دارم با دوستم حرف مي زنم! همين.
    پو کوچولو؟
    لاتنفجري :( پليييز
    پاسخ

    منفجر شدن هم به آدم حال مي ده...لگد مال هم عجب واژه ايست هو....
    اگه حالت بدتر شد به من اس ام اس بده :(
    پاسخ

    هدي اين حقيقت را به خاطر بسپار: پلي موبايل ندارد!

    باشه ، اومدي اينجا ، کلي حال هدي رو گرفتي ، کلي زدي تو ذوقش ، اشکشو دراوردي ، شاعريتش رو زير سوال بردي ، کلي سرش داد زدي و بهش غر زدي ، حالا مي خواي بري و ميگي دعا کنم

    باشه ، من که دعات ميکنم ، ناراحتت هم شدم تازه :(
    شب بخير

    پاسخ

    هدي مي دوني بد تر از اون چيه؟ اينه كه يه نفر بعد مودبانه حرف زدن بهت بگه دعام كن! اونوقت تو مي خواي بميري! مي خواي سرش هوار كني و بگي دلم نمي خواد! برو پي كارت! ولي آخرش نمي توني.... هوي من اين كه حال گرفتن نيست...حال دادنه...آدم كه اين حال بشه باحال مي شه...تو ذوق زدن نيست... ذوق دادنه...اشك هم كه عيبي نداره! حتي مودبانه حرف زدن هم يه جور حال دادنه...به آدم حال مي ده...ذوق مي ده...شاعرش مي كنه....
    شامپو رفت تو چشمم يعني اشکم در اومد
    مرد که گريه نمي کنه ، فقط شامپو ميره تو چشماش ...
    پاسخ

    اوه اوه! لااقل بگو پياز پوست كندم! معما طرح مي كني؟ شامپو توي چشاي منم مي ره. ولي من مقاومت مي كنم. من كه نه. اون چيزي كه از تو داره منفجرم مي كنه مقاومت مي كنه. مي خواد زودتر منفجر شم!

    همسايه بغل گاهي "حالا که اميد بودن تو در کنارم داره مي ميره " ميخونه ....

    پاسخ

    اون از تو شاعر تره! واااااااااالا! هو من بايد برم. دعا كن...
    پولي؟ خنگ شدي يا خودتو زي به خنگي ؟ حموم چيه؟
    پاسخ

    خودت مي گي شامپو رفت تو چشت.
     <      1   2   3   4      >