بعضی نعمت ها عام اند، مثل باران...
.
.
.
.
بعضی نعمت ها خاص اند.... مثل عکس....
.
.
.
بعضی نعمت ها خیلی خاص تر اند... مثل پیروی از عکس... مثل لیاقتِ بودن زیر پرچم این عکس...
حالا که فکر می کنم اطاعت از ولایت یک وظیفه نیست، یک موهبت است... یک نعمت است... یک منت است....
خداوند بر سر ما منت گذاشت که زیر پرچم ولایتیم، که تا آخرین قطره ی خونمان را فدایش می کنیم... که به هر چه می گوید بی چون و چرا عمل می کنیم...
خدا بر سر ما منت گذاشت.....
ادعای اطاعت از فرمان رهبر را ندارم ... فقط سربازی هستیم زیر لوایشان....
.
.
.
.
عین گمراهی است... راهی که بدون راهنمایی دستان جانباز رهبرم پیموده شود...
عین گمراهی است....
پ.ن: اگر مجلس سن رای دادن را به 18 سال افزایش نداده بود، من رای می دادم! به دکتر جلیلی هم رای میدادم. از گفتنش هم هیچ ابایی نیست. رای می دادم چون گفتند:" نه سازش نه تسلیم درست است... ولی همگی ما یار رهبری هستیم" رای می دادم چون وقتی امروز توی مترو روی دیوار "صلوات برای همه ی جانباز ها" را خواندم بعد از صلواتی که زیر لب فرستادم برخلاف همیشه "نه سازش نه تسلیم، یار ولایت هستیم" را زیر لبم زمزمه می کردم.
اگر مجلس سن رای دادن را به 18 سال افزایش نداده بود من رای می دادم، به دکتر جلیلی هم رای می دادم. چون راجع بهش فکر کردم. تحقیق کردم. پای حرف همه ی کاندیدا نشستم. نه به خاطر لجبازی با فلانی و بهمانی و قصه ی پوسیده روبان های سبز....
رای می دادم چون خدا منت بر سرمان گذاشت و راه رسیدن به خودش را به دست های جانباز رهبرم نشانمان داد...
پ.ن: دکتر حداد مایه افتخار انقلاب اند... بی شک...
پ.ن: خدایا شکرت... شکرت ... شکرت...
پ.ن:کلیک