صبح کله سحر، قبل از کلاس ادبیات بالای تخته می نویسم:"هر که عاشق شد، معلم می شود" و همزمان یک گوشه ی ذهنم به پارسال همین موقع فکر می کنم که هدی مصرانه می گفت:" هر که عاشق شد، مشاور می شود!" و این قدر تکرار کرد و سرش جروبحث کردیم و توی سر وکله ی همدیگر زدیم که دیگر ناخودآگاه برای خودم شعر تحریف شده ی باب میل هدی را می خواندم.
سبا از ته کلاس فریاد می زند و می گوید این طوری خوب نیست و بنویس " هر که عاشق شد، معلم شد."
سعی می کنم مانع تحریف دوباره ی شعر بشوم و بی توجه به حرف سبا برای تثبیت شعر اصلی چند بار برای خودم تکرارش می کنم.
بعد فکر می کنم که شعر کاملا درست است و هیچ اشکالی ندارد، چون هنوز معلم نشده ام....
پ.ن: ر و ز ت و ن م ب ا ر ک... با همین حروف مقطعه....:)