سفارش تبلیغ
صبا ویژن

و حالا باز این منم که اینجا هستم!
نمی دونم چی باید بگم یا اصلا حرفی برا گفتن دارم یا نه؟
حرف که برا گفتن زیاده الان می تونم بنشینم اینجا براتون از گراهام بل حرف بزنم از امتحان املا از ساعت 5 و ...
گفتم که حرف برا گفتن بسیاره!
اما نه اینجا جاشه نه الان وقت گفتنش!
پس یعنی قضیه منتفی!
یعنی سکوت!
سکوت!
سکوت!
یعنی این که هیچ حرفی آماده نکرده باشی یعنی این که یک بار بدون هیچ برنامه ریزی بری پیش گراهام بل، یعنی این که هیچی برا امتحان املا نخونده باشی، یعنی این که تصمیم گرفته باشی فردا هیچ اقدامی انجام ندی!
یعنی سکوت!
یعنی انگیزه برای خوندن تمام کتاب حرفه در 2 ساعت، یعنی تو می تونی، یعنی کافیه اقدام کنی!
یعنی باید حرف بزنی به هر طریقی شده حرف بزنی فقط برای اینکه این سکوت وجود نداشته باشه از بین بره، فقط برای اینکه نمی خوای تحمل کنی چیزی را که صدا نداره!
سکوت!
توجه کردین دارم شر و ور می گم تا فقط از شر این سکوت راحت شم!
فقط برا اینکه سکوتی وجود نداشته باشه!
- تو رو خدا یک چیزی بگو!
هیچ حرفی برای گفتن نیست حرف ها هست ولی خیلی چیز های دیگر از بین رفته!
دانه های زیادی در دنیا هست اون ها توی باد سرگردانند بعضی از اون ها توی ریه ها ی ما جا خوش کردن ولی از هزاران دانه یکی اش گل می شه چون همه ی دانه ها آن قدر خوشبخت نیستند و تا ابد در باد سرگردانند.
حرف ها همین حکایت دانه هارا دارند باید موقعیت اش باشد جایش، مکانش!
عین کتاب حرفه:
عوامل موثر در رشد گیاهان را نام ببرید.
(و به خط من)
رطوبت هوا، آب،نور، دما، خاک
مگر نگفتند که باید در سکوت درس بخوانید؟
من می خواهم وقتی درس می خوانم بزنم زیر آواز!
من سکوت را دوست ندارم!


زیر بار امتحان ها کمپوت شدم! ولی دوست ندارم امسال تموم شه یک حس دوگانگی!

نظر شما چیه؟

نظر بدهید(خواهش می کنم) !!!!


+ تاریخ یکشنبه 88/3/17ساعت 7:21 عصر نویسنده polly | نظر