آره پاييزک... نود و يک نبايد مي رفت... ولي رفت... رفت و منو با هفده سالگي م تنها گذاشت... بهار نود و يک پونده ساله بودم... بعدش شونزده ساله شدم... شونزده سالگي سن باشکوهيه... خعلي باشکوه...

ممنون...

ول کن کمالو... پاي استدلاليون چوبين بود.... شازده کوچولو رو بگو .... :(((((((( خدا جوووووووونم.... :((((((((

وااااااااااااي ريحانه.... اون شازده کوچولو.... :((((((( چه قدر دلم مي خوااااااااااد :((((((((((

نه بابا اومده...:-D

لبخند بزن کوچک... دنيا دو روز بيش نيست... منم بايد روان شناسي بخونم و سرم درد مي کنه و حالم داره از کتابام بهم مي خوره.....:-(

کوبنده نيست که... شيرينه... حرکت جوهري براي اينه که هر چيزي به کمال خودش نزديک بشه... حالا اگ نشد ديگ تقصير خودشه! :|

متاسفانه در راکد و بي روح ترين حالت وبلاگم بهش مراجعه مي کني :دي حرکت جوهري يعني اينکه مثلا برخلاف تصور ما که فکر مي کنيم بچه اي که به دنيا مياد توي شونزده سالگي همون نوزاده شش ماهه است، اين طور نيست، چون تمام ابعاد اون آدم در طي اين شونزده سال تغيير کرده و ديگه اون نوزاد مذکور نيست و همين طور راجع به همه ي پديده هاي طبيعت. مثلا درخت سيب، کاملا با دونه ي سيب و نهال سيب تفاوت داره و غيره.... / چند شب پيش در توهمات فانتزي اي رفته بودم کنار رودخونه چادر زده بودم...... :(

واي من خعلي خانوم نياوراني رو دوست دارم :دي تو مراسم تنفيذ رييس جمهور فعلي هم کسي که داشت حکم تنفيذ رو مي خوند به جاي 12 مرداد 92 گفت 12 مرداد 62.... :)))) منو مي گي.... همين طور چند لحظه مات مونده بودم و با خودم فکر مي کردم که نکنه تلويزيون داره همه ي حکم هاي تنفيذ از اول انقلاب تا حالا رو نشون ميده و برنامه زنده نيست... يا مثلا نکنه اين حکمه رو سال 62 نوشتن و همش با همون تاريخ مي خونن... خلاصه درستش هم نکرد! بعد کلي فکر کردن من يه نفر اومد گفت ببخشيد 62 نه! 92.... اصن يه خلاء تاريخي اي به وجود اومده بوداااا :))))))