• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بهار....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ولي من جدا چهارده و دارم ديگه :) و در نيمه ي پانزده قرار دارم :) و هيچ دليلي هم براي اينکه بگم پونزده سالمه نيست چون همه خود به خود خودشون مي گن پونزده سالمه و بعضيام که بالاتر .
    و در هر حال الان به شدّت به سيزده سالگي ام نيازمندم . خيلي زياد .... . دوازده سالگي نه اما . دوازده سالگيمو بي جهت گذروندم و خيال برگشتن هم ندارم :) شايدم دارم ...... :/




    در کل منظورم از تيکه آخر نظر قبليم اين بود که من بخشي از جونم به اين صفحه بنده :) جدي :) و حس مي کنم اينجا ساکت شه من خفه ميشم :/




    پاسخ

    اينجا که ساکت نميشه پاييزک... منتقل ميشه... خودمم دلم نمي خواد که منتقلش کنم... ولي احساس مي کنم با شرايط فعلي يه روزي مجبور ميشم اين کارو بکنم و اين طوري چندان خوشايند نيست... اينکه خودت بري بهتر از اينه که مجبورت کنن بري... نه؟