• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بهار....
  • نظرات : 1 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام!!!
    و من بالآخرة مي تونم اينجا رو تمام قد ببينم ....:)
    عيدت مبارك :)
    خيــــلي :)




    + حرف ترسناكي بود پ دات نون سوّم .
    هجده سالگي بخشي از نوجوانى ست
    بشر تا بي نهايت جاي نوجوانى دارد.
    شما كه استاد فلسفه اي ....
    أصن من در برابر شما سكوت مي كنم ولي نگو كه منم سه سال و نيمي ديگه نوجوان نيستم .
    .
    .
    .
    و در نهايت شما مختاري كه پا روي احساسات مردم گذاشته پرواز كني از من هم يك روز بچه بودم .....
    :)
    پاسخ

    نه ... نوجووني هم يه بخش از زندگيه که تموم ميشه و آدم بايد همون قدر به خودش فرصت جوون بودن بده.... موقعي که همسن تو بودم به يه دليل نامشخصي اصرار داشتم بگم چهارده سالم درحالي که سيزده ساله بودم... يه سال طول کشيد تا فهميدم که بزرگ بودن اون قدر ارزش نداره که به خاطرش فرصت سيزده ساله بودن رو از دست بدم....و هيچي ارزش اينو نداره که من فرصت جوون بودن رو از دست بدم. :)