• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : خـ ـيا لـ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 34 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 2 نظر

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + بچه هاي هفتمي 
    خيلي ترسويي طيبي به اصطلاح افتخار آفرين ، نامه باز ماهر
    دليل اين که بچه ها از نمرات به قول خودت خوبت استقبال نمي کنند اينه که مغروري يه ذره تحويلت بگيرند مغرور تر هم مي شي.
    سعي کن اخلاقتو درست کني . بانمراتت نمي توني جاتو تو دل بچه ها باز کني. پس سعي کن آدم باشي. ممنون از خانم سوم
    پاسخ

    منم با حرفات موافقم ولي با لحن کلام نه...شما همون زهراي نظر قبلي نيستي احيانا؟ بالاخره ما نفهميديم سومي؟ هفتمي؟
    + ZAHRA 
    خانم طيبي واقعا برات متاسفم . برا چي مهمه مشخصات کامل منو بدوني ؟؟ بگم من گلزاري نيستم خيالت راحت باشه.
    پاسخ

    چرا وقتي داري با طيبي حرف ميزني نظر خصوصي ميدي؟ بنده پلي هستمااا
    + خاله خانوم 
    ببينم قل...
    اينايي که اين پايين افتادن به جون هم شاگرداي منن؟

    هاهاهاها
    پاسخ

    آره بابا... اون روز که برات تعريف کردم گفتم برو ببين نرفتي :دي
    + سوم 

    كسي از زندگى ش نمي زنه بياد نظرائ شما رو ببينه خانم طيبي ، اينو مطمئن باش ، خيلي وقته بچه هاي روشنگري اينجا و هر كدوم او وباي ما ميان و حرف مي زنن و براشونم مهم نبوده هيچ وقت كه كي باهوشه كي نيست .
    آره .
    ما هم يه سالايي رو گذرونديم . و اون موقع نميدونستيم چه قدر براي بزرگترامون عذاب بوديم . كه أونا فكر آزمون وروديشون بودن و ما خوش خيال تر از اين حرفا .
    فكر كن داري چي ميگي . كسي پانميشه بياد نظراي شما رو بخونه ، همه اينجا بودن و چيزي كه معلومه شما خيلي جديد اومدى .

    پاسخ

    من نمي فهمم! شما که همش اينجا حضور دارين چرا فقط موقع دعوا مرافعه ظاهر مي شين؟ کاش ميشد واسه وبلاگم کمپلت رمز بذارم :|
    + زهرا طيبي 
    پلي ، من بابت اين که اين جا اينقدر شلوغ شده ازت عذر ميخوام . خودم هم نمي دونم که نظرات من اينقدرمهمه که بعضي از بچه هامون از زندگيشون مي زنند و ميان نظر هاي منو نگاه کنن ؟!؟ خانم ZAHRA ميشه کامل خودتو معرفي کني . وکسي که نمي دونم کي هستي ، اولا وبلاگ خانم رحيمي پور ، جاي دعوا هاي بچه گونه نيست . دوما ، "عفت کلام داشته باش ".و اين که نظر سوما نسبت به من اصلا مهم نيست ، چون خوشبختانه پلي "سومي" نيست ...
    پاسخ

    اين عبارت عفت کلام داشته باش از زمان ما باقي مونده گويا :|
    + زهرا.ش 
    ميشه نظرات من رو پاک کني؟ داره برام تو ي مدرسه دردسر ساز مي شه . ماشاالله با خيلي ها اشنا در اومدي . لطفا پاکشون کن . برام خيلي مهمه .
    با تشکر ...
    پاسخ

    والا من با خيلي هاي آشنا نيستم! خيلي ها با من آشنان! :|
    سسلام عزيزم. مي بينم که فرت و فرت برگزيده ميشي. حيف که فرست نمي کنم بنويسم وگرنه زمان خوبي بود براي بالا بردن امتيازات چون نوشته هاي اخير منم برگزيده ميشدن.
    اينجا رو ببين خواهر
    http://masiso.mihanblog.com/post/13


    س
    پاسخ

    خواهر واقعا مي خواستي با اين عبارت فرست روح من رو در عذاب قرار بدي؟ هوم؟ مي بينم :دي
    حيف که سال ديگه ما شما رو نمي بينيم. البته اگه خودمونم ببينيم از سرمون زيادها...
    پاسخ

    اگه منم يه سال کوچک تر بودم يا شما يه سال بزرگتر بازم همديگه رو نمي ديديم:) يک سال و نيمي هست که از روشنگر کوچيده ام :)
    + تسنيم 
    مامان تو هم بعد از خريد کتاب يه دعواي درست حسابي ميکنن باهات؟:|
    من که رد خور نداره دعوا کردنشون:|
    پاسخ

    آره... حالا نا گفته نماند که در دوره ي جووني شون هر چي کتاب بوده خريدن و هم اکنون به اين نتيجه رسيدن :دي ما هم داريم جووني مي کنيم :دي
    جون من چند سالته ؟؟؟؟؟؟؟؟آخه من هر دفعه بيشتر از دفعه قبل شگفت زده ميشم .جداً خوب مينويسياااااااااااااااا.
    پاسخ

    من هم اکنون هفده سال و نه ماه و 13 روزمه :) حالا شما هم اغراق مي کنيد... اين قدرا هم خوب نمي نويسم :)
    ازت غمگينم
    پاسخ

    :)
    چ تفاهمي :)
    پاسخ

    :) شما که دانشگاه تهران ندارين :دي
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ جمعه 92 اسفند 9 نوشته شما با عنوان خـ ـيا لـ... به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. دبير تحريريه ي اين انتخاب هما و دبير سرويس آن آسمان بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    واقعا راضي م! دوره ي پيش دبير ها انگار کاملا در خواب ابدي به سر مي بردن! يه سال هيچ مطلبي برگزيده نشد! فک کنم از زير دستشون در مي رفتم :|
    + زهرا.ش 
    جا گردشي چيه ؟ کجا ست ؟
    پاسخ

    گوشه ي حياط سمت چپ

    مامانِ سارا :)
    آره خانم ابراهيمي تا پارسال هم کامپيوتر اوّلا بود هم زبان آموزشي
    آخراي پارسال گروه زبان ما اذيّتش کردن بعد ديگه تا آخر سال سر
    ما نيومد :)) آزاد بوديم :) البته دو سه جلسه بيشتر نمونده بود .....
    کلّاً هنر ماست :دي . اين سوّمين معلمي بود که از سرمون رفت و
    نيومد . البته دو تاي قبلي نهايتا دو جلسه بعد بودن يکي هم چند زنگ بعدش اومد :) يکيشونم کلي اشک ريخت سر کلاسمون :/
    چرا آخه واقعاً معلما با ما مشکل دارن ؟؟؟ فقط يه خانم غريب -
    شاه بهمون چيزي نمي گفتن که امسال شدن ناظممون
    و اين سِمَت هم ديگه شوخي نداره که با ما :))
    خلاصه که الان کلي دلم تنّگ شد واسه دختر خ کلاهدوز =(

    مام يه خسرو داريم :) و کلي اسم زيباتر و دلنشين تر D; و ناگفته نمونه هر بار سر رياضي همديگه رو صدا مي کنيم خ خمسه چندين دقيقه درباره ي قباحت اين حرکت برامون حرف مي زنه :) مام در نهايت قول ميديم به هم ديگه براي مثال بگيم " خانم اصغري " .
    بسيار زيبا :)
    خب من الان قول ميدم ديگه مزاحم نشم شما کنکورتو بخوني :)

    پاسخ

    من واقعا هر چند وقت يه دفعه از خودم مي پرسم که چطور خانوم غريب شاه شد ناظم! هر چي فکر مي کنم هم به نتيجه نمي رسم... يه بار سر کلاس خانوم خمسه بهش گفتيم که ما يه بار تو اردو يه آبنبات چوبي رو سه نفري خورديم... ايـــــــــــن قــــــــــدر عصباني شد که بايد مي ديدي... با عصبانيت و صداي بلند گفت: من تا الان فکر مي کردم با آدماي با فرهنگي طرف هستم! و مام اين وسط که نمي دونستم اين اتفاق جديه يه شوخيه همين طوري مات و مبهوت مونده بوديم... البته به هم مي گفت که با اين اسم هاي قبيح همديگه رو صدا نکنيم! ولي الان همين خانوم خمسه ي مذکور هر بار که منو مي ديد با خنده پلي صدام مي کرد و مي گفت هيچ وقت اين اسمو يادش نمي ره:ديييي... شما مراحمي عزيزم :) يه عالمه انرژي مي گيرم با نظرات :*
     <      1   2   3      >