چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

ميگم من همش به تو نظر ميدم توام بيا همش به من نظر بده بلکه اين افسردگي حاصل از بي نظري گريبان منو ول کنه! توام بري اون متناتو بنويسي و انقد افسرده نباشي...

اصن از وقتي معدم رو بوس کردي (هرچند اونجا لوزالمعدم بود ها!!) ولي به هر جال معدم ديگه حتي يکمم درد نمي کنه... سر دردي که داشتم هم با يه بستني خوب شد!

نمي دونم چرا هر وقت من ميرم مهموني و آدم مي بينم سر درد مي گيرم... مثل کمر درد هاي بي خوابي تو مضحکه!

چرا يه دختر نمياري من خاله شم؟؟ :(

پاسخ

قيچي... حال ندارم بيام نظر بدم... ولي همه ي مطلباتو با دقت و حوصله و اشتياق مي خونم بعدا پشت تلفن بهت نظرمو ميگم! خودمم به همين افسردگي مبتلام آخه و بدجوري گريبانمو گرفته... نوشته ها رو فرستادم و تموم شد رف... با اينکه از نظر خودم خيلي افتضاح بود! ولي تجربه ثابت کرده هر وقت از نظر خودم خيلي افتضاحه از نظر اونا خيلي خوب و معرکه است و هر وقت از نظر من خيلي خوبه از نظر اونا افتضاحه و بايد دوباره بنويسمش! يه همچين وضعيتيه.... حالا بايد خانوم کريمي بيان اينجا ببينن که معدتت رو بوس کردم و خوب شد. ديشب که دلم (دل نه به معني دل واقعي!) دلم درد مي کرد کجا بودي؟ خاله معين هم مريض شده بود هي ناله مي کرد.... منم چند روزه تعطيلم ديگ کمرم درد نمي کنه ولي مي اومدم مدرسه همش درد مي کرد. قيچي مي دوني... خيلي بيشتر از هميشه دلم مي خواد که يه دختر داشته باشم هم تو خاله شي هم خودم اسمشو بذارم نجمه و هي نجمه نجمه صداش کنم يه ذره حالم جا بياد. بعد بسپرمش دست مامانم که بزرگش کنه و خودم برم درسمو بخونم. به نظرت خيلي رمانتيک نيست؟ خلاصه اينکه بايد برم تاريخ بخونم. تو هم برو به ديفرانسيل و گسسته ات برس نمره هاتو از رو برد چک مي کنما گفته باشم! تازه مي دونستي روز اول مهر تا ساعت هفت مدرسه ايم؟ به نظرت دردناک نيست؟