• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : شوق فشار دادن يك عروسك پارچه اي
  • نظرات : 31 خصوصي ، 38 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    سلاااااام...چيزي ندارم بگم...!!!
    پاسخ

    اون همه بهت جك گفتم!
    تو چرا اينقدر نظر خصوصي داري ؟
    پاسخ

    جذابيت ذاتي!

    چند تا پيشنهاد براي اسم :

    فرصتي براي پولي بودن ـ پولي مثل من ـ هميشه پولي ـ پولي مثل پرادو ـ من از نهايت پولي بودن حرف مي زنم ـ پديده اي به نام پولي ـ جوراب هايي براي شستن ـ پولي پاکتي (بر وزن سيا ساکتي) ـ دنياي زيباي پولي ـ پولي و شاهزاده ي دو رگه ـ شب بود و تاريک بود و پولي ـ پولي بود ، پولي نبود ـ رفيق بي کلک ، مادر ـ پولي و جوراب بلند ـ اين سس بد مزه است ـ چوب پنبه ـ پولي ها به پرادو سواري نمي روند ـ نايت ـ باران کاغذي ـ ظرف هاي نشسته ـ اگه پارسي بلاگ پولي را نداشت ـ دست نوشته هاي خاله پولي ـ يه شب آفتابي ـ روياي تاريخي اراذل و اوباش ـ يادداشت هاي پرنده سپاه ـ در جست و جوي مارمولک از دست رفته ـ روزگاري که خودکار پولي جوهر داشت و مي نوشت ، من اسکيت بلد نيستم ـ مثل يک رنگين کمون هفت رنگ .

    پاسخ

    دستت درد نكنه! ولي پرنده سه پا نه سپاه همين امروز ببين مي فهمي!

    شايد داشتن يک عروسک بزرگ واقعي به اندازه ي نداشتن آن و شوق بغل کردنش براي اولين و آخرين بار بهتر است از داشتن يک عروسک بزرگ واقعي.


    شايد صاحب اين عروسک از آن به اندازه ي من لذت نبرد....

    سلام

    بايد اين جمله ها رو از طلا گرفت

    خيلي قشنگ مي نويسي پولي جونم!!

    مرحبا

    راستي!!تولدت کي اه؟واست يه شاسخين گنده بخرم؟

    يه جا يه جمله ايي رو خوندم که فکر کنم به چيزايي که شما نوشتي بي ربط نباشه

    خوشبختي,داشتن چيزهايي که دوست داريم نيست...خوشبختي دوست داشتن چيزهايي است که داريم

    موفق باشي پولي جونم

    پاسخ

    من ذوق زده ام حراف جونم!
    + هدي دندون سيمي 
    دوستت دارم ...
    پاسخ

    آخه مگه من ديوانه ام يا فروشنده ي مواد مخدرم که برم همه جا شعرو پخش کنم منو بگو رفتم به عارفه گفتم اون شعره رو برا من بفرست! بيچاره الان گيج مي زنه برم نظرش رو پاک کنم!
    سلااااااااااااااااام !!! چطوري ؟؟ ببخشيد دير كردم شمال بوديم !! داداش عجب ترافيكي بود !! راستي اين شكلكا چقدر نازن مخصوصا آخري !! چقدر نظر خصوصي داري !!! كلك چه خبره تو نظر خصوصيات ؟! حرف خاص ديگه اي ندارم جز اين كه دلم واست تنگ شده ! فعلا
    پاسخ

    سلام! شمال خوش گذشت؟
    + هدي دندون سيمي 

    < language=Java> سلام پولي جانم .

    احوالت ؟

    منم خوب نيستم .

    منم دلم تنگيده .

    لوس بموني!

    پاسخ

    شعر عارفه رو مي نويسي؟

    اي خدا حوصلم دچار سررفتگي شد ....

    پاسخ

    منم خيلي!

    ديگه هم به من نخند لوس !‏

    لوس!‏

    لوس!‏

    لوس!

    لوس!

    پاسخ

    لوس خودتي!
    + قيچي 
    آپم
    هيچي.
    هيچي.
    + موج اف ام 

    اسمش رو بذار : افسانه ي پولي .

    من آپم .

    در مورد نظر خصوصي : رفوزه !!!

    حلما رو آپ مي كنم .

    من از نهايت شب حرف مي زنم

    من از نهايت تاريکي

    و از نهايت شب حرف مي زنم

    اگر به خانه ي من آمدي براي من اي مهربان چراغ بيار

    و يک دريچه که از آن

    به ازدحام کوچه ي خوشبخت بنگرم ...

    پاسخ

    من از نهايت شب هيچ حرفي نشنيده ام، انگار كه لال تشريف دارند...

    خوابي ديدم ...خواب ديدم در ساحل با خدا قدم مي زنم .بر پهنه ي آسمان صحنه هايي از زندگي ام برق زد .

    در هر صحنه دو جفت جاي پا روي شن ديدم .يکي متعلق به من و ديگري متعلق به خدا .

    وقتي آخرين صحنه در مقابلم برق زد . به پشت سر و به جاي پاهاي روي شن نگاه کردم .

    متوجه شدم که چندين بار در طول مسير زندگي ام فقط يک جفت پا روي شن بوده است .

    همچنين متوجه شدم که اين در سخت ترين و غمگين ترين دوران زندگي ام بوده است .

    اين واقعا برايم ناراحت کننده بود و درباره اش از خدا سوال کردم . خدايا . تو گفتي اگر به دنبال تو بيايم .در تمام راه با من خواهي بود ولي ديدم در سخت ترين دوران زندگي ام . فقط يک جفت جاي پا وجود داشت

    نمي فهمم چرا هنگامي که بيش از هر وقت ديگر

    به تو نياز داشتم . مرا تنها گذاشتي .

    خدا پاسخ داد : بنده ي بسيار عزيزم .من در کنارت هستم و هرگز تنهايت نخواهم گذاشت

    اگر در آزمون ها و رنج ها فقط يک جفت جاي پا ديدي . زماني بود که تو را در آغوشم حمل مي کردم .

    پاسخ

    بازم هدي ضايع شد من اينو وقتي کلاس دوم بودم خوندم!(دارم بهت بي رحمانه مي خندم)
       1   2   3      >