عقل كه نباشد جان در عذاب است...
اين جمله اي بود كه ليلا هميشه بهم مي گفت
بچه ها من نمي تونم فردا اردو بيام
اميدوارم كه بهتون خوش بگذره
راستي بريد به خانم كلاه دوز گير بدين كه ماه رمضون واسه افطاري دعوتمون كنن
سلام مريم خانوم يك رنگي!!!!!!!
من اومدم اين جا كه بگم من ديروز بلالي خوردم!!!!!!!!!!!!
هه هه هه!!!!!!!!!!
از اين ها بگذريم تازه حالم هم به شدت بده و به گمانم كه اين انفولانزا كار خودش رو كرده باشه ......
مادر گرامي هم چند بار تكرار كردند كه تو كه يعني من باشم مي خواي بري اردو يا نه كه با برخورد جدي رو به رو شدند!!!!!
پس بنابراين موضوع من اين اردو رو مثل بقيه ي اردو ها مي ام!!!!!!!
من بعد از خواندن نظر جناب عالي به اين نتيجه رسيدم كه بلد نبيدم كه كشيده بنويسم!!!!!!!!!!
راستي الي كه همون ليلا باشه اردو مي اد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به اميد اين كه فردا براي همون جا باشد!!!!!!
خدانگهدار!!!!!!!
اين عكس نمادي از يك اتوبوس رويايي ست كه توش براي همون جا هست چون از اون جايي كه من يادمه هيچ وقت توي اتوبوس ها براي ما جا نبوده!!!!!!!!!!
چيزه
مي خواستم بگم سامع سوم به روز شد
اين پارسي بلاگ هم اساسي قاط زده ها!!!!!!!
نمي ذاره حرفتو بزني
حتي اگه مثله من حراف باشي!!
سلااااااااااااااااام پولي جون
اين كه خيلي خوبه
كچل شدنتو مي گم!الكي پول هزار رقم شامپو و....رو نمي دي به جاش ميري بستني مي خوري!!
ما رو هم مهمون مي كني!!!!!!!!!!!!!!!!
خيلي خنديدم بابا!مرديدم از خنده!!
فقط يه سوال
رو بطري هاي راننده نشستي خب تا اينجاش اشكال نداره
وقتي از جات بلند شدي چند قدم تونستي راه بري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خيلي نوشته هات و دوست دارم پولي جون
مواظب خودت باش
ع
دوباره
سلام
چرا من با خوندن اين پست احساس كردم معلم انشا هستم و ... ؟
يه سوال
شما نظرات بلاگ ورپريده ها را نمي خونين...
خيلي نامردين به مامانم مي گم!!!
خوب مجبوريم به بزرگتري خودمون ببخشيم
دوستت دارم
اين دفعه جبران كن!!!
راستي سلام
خوبي؟ چي كارا مي كني؟
كم پيدا شدي حسابي!!!! حيف كه قهر كنش نيستم وگرنه گوشت را مي چلوندم حسابي!!!
من دومشكل باهات دارم...
1- تهران زندگي نمي كنم
2- دستم به هيچ كدومتون نمي رسه
ولي دارم برات ....