• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : ســــيـــ ـو ـچهـ ـا ر....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    فيزيک گرما...

    بهترين تفريحم تو مدرسه شده انتظار واسه فيزيک گرما.....پنج شنبه ها يعني فردا....

    مسئول آزمايشگاه ميان سر ميزمون و چشاشونو روي ميز ميگردونن.....اما انگار چيزي که دنبالش ميگشتن رو پيدا نميکنن

    و يه ذره دفتر کتابهاي زينب رو بر ميدارن و کاملا محترمانه پرت ميکنن رو ميز....ميان زير کتاباي پلي رو ببينن که دستشون

    ميخوره به بشر آب و ميريزه رو ميز....اما انگار که هيچ اتفاقي نيفتاده به کارشون ادامه ميدن....مام يک ساعته هممون داريم

    با تعجب به حرکتاشون نگاه ميکنيم.....بالاخره پلي دهن باز ميکنه و ميگه...خانوم دنبال چيزي مي گردين؟؟؟ميگن آره همون

    برگه اي که توش نظم گروه رو نمره ميدادم....يه ذره ديگه ميگردن و هر چي مايع صابون و آب و دفتر کتاب بود رو به هم ميريزن

    و بعد از چند دقيقه داد ميزنن آآآآآآآآآ اوناهااااااااااااشششششششش پيداش کردم ....برگه رو برميدارن و به ميز نگاه ميکنن

    و با چهره اي قاطع ميگن.....چرا ميزتون نامرتبه؟؟؟؟؟يه نمره از نظم گروهتون کم ميشه !ميرن.....و ما مثه هميشه هاج و واج

    به هم نگاه ميکنيم و تنها حرکت عاقلانه، لبخندي است که تبديل به قهقهه ميشه و بعد دل درد.....

    پاسخ

    باورت ميشه دارم قهقهه مي زنم و قيافه ي خانومه درست عين همون روز جلو چشامه؟ :)))))))