• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : زندگي از ديد ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 26 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + ن.گ. 
    پاسخ

    واح... چه لوس مي كنه خودشو اين عمو كدكني... ولش كن... خودش گرسنش مي شه مياد! :دي
    کي گفته؟؟؟؟؟؟مرگ دست خداست.....خدايي نکرده يه هو ميبيني من همين فردا مردم.....يا شايدم تو سي صد چهلصد سالگي.......منم دلم مي خواد برم توي اين اجلاس سران...بابا من خودم يه پا سرم....جواب پت که نميدي آدم همين جا بهت ميگم من رفتم پلي باي باي
    پاسخ

    نتم قطع شد... ولي تو كه هنوز آني خاله... نيستي؟
    + هزار 

    خدا رحمتشون کنه !

    من خيلي شده مورچه بازي ( يعني دنيا را از ديد مورچه ها نگاه کردن )

    يا قاصدک بازي ( يعني دنيا را به مواجي حرکت قاصدک ها نگاه کردن)

    بکنم !

    ولي تا به حال توريست بازي نکرده بودم !

    جالب بود !

    هنوز سر اولين حرفي که زدم هستم ، ...

    پاسخ

    من هيچ وقت اين قدر بازي هاي لطيف نكردم... ولي دنيا رو از ديد غول ها نگاه مي كردم! جوري كه انگار ما آدم كوچولو ايم... :دي... سر كدوم اولين حرف؟
    جينگول بينگول
    عجب کلمه اي :))
    پاسخ

    اين آيكون منحرف كردن داشت خاله؟ ممنون كه خونديش! :)
    هعي .. دلم اصفهان خواس
    آيکون ِ منحرف کردن ِ موضوع ِ پست ِ پو:دي
    پاسخ

    غزل؟ داشتيم؟ نه بگو... داشتيم؟ اصفهان.. من كلي ميرم... انقدر رفتم كه اصلا حسابم از دستش در رفته...
    + مهر 
    سلام پلي خانوم
    رسيدن به خير
    طبق معمول قديما خيلي قشنگ و دقيق نوشته بودي،منم برات آرزوي توفيق مي کنم
    پاسخ

    سلام... متشكرم... كم كم داشتم فكر مي كردم كه همه رو از خودم نااميد مي كنم... :) كم پيدا بوديد استاد! :)
    يه بار يادته رفته بوديم ، نمايشگاه بي مزه ي نانو ؟ اون روز من و شجي و هانيه ، رفتيم يکي يکي با خارجيا حرف زديم . چه قدر حال داد ! هانيه ازشون مي پرسيد نظرتون درباره ايران چيه ؟ اونا يا بعضيا نظر خاصي نداشتن با براشون جالب بود . الان هرچي فک مي کنم يادم نمياد جواباشونو ! ولي عکس العمل هاي هرکدومو يادمه . مثلا اون که انگليسي بود ، خيلي با ما مهربون بود و دوست شد ، اون که کره اي بود شبيه ماست بود . چينيه هم انگار داشت يه رازي رو از ما مخفي مي کرد .هه هه هه !
    پاسخ

    =)) واااااااي... كاش منم مي بردي! من اون روز با غزال فرار كرديم رفتيم ذرت مكزيكي خورديم.... ! عالي بودش :دي
    هورااااااا ! همشو خوندم ! ضمن آرزوي توفيق براي خوار خوار ، تکرار مي کنم که دارم برات دعا مي کنما ، تاکيد دارم الان اين مسئله رو ، خيلي عالي بود .نمي دونم چرا يه لحظه حس کردم ، مي خوام يه قسمتي از کتاب حافظ 7 رو بخونم ، ولي برا منم جالبه .
    پاسخ

    حالا ديگه قبول نيست! بايد قبل از اينكه گفتم برام آرزوي توفيق مي كردي! الان ديگه نمي پذيرم...
    + نيکي 
    خيلي طولانيه، حال ندارم بخونم !

    پاسخ

    نخوان


    من امرو ك داشتم تي وي ميديدم ب اين فك كردم ك الان اينا اومدن خارج :دي

    جالبه ...

    پاسخ

    نمي بري منو كه خارجو ببينم! :دي
    + Moghol 
    ننوشته خوندمش. جالب بود. منم زياد به اين موضوع فكر مي كنم. اتفاقا ديروز از مهرآباد(بيشتر مهمون هاي اين اجلاس از مهرآباد ميان) تا توي خونه فضاي شهر رو از ديد يه خارجي نگاه كردم
    پاسخ

    پس من فقط درگير اين بيماري نيستم! :) خوشحالم كه يه همفكر پيدا كردم! :دي
     <      1   2