• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : حتي!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 47 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + مهر 
    چه دليلي محکمتر از دل پلي خانوم!!!
    من کاملا با نظرت موافقم.
    اگر اجازه بدي از همين جا يک حال و احوالي هم با دي دي خانوم بکنم،خدارو شکر که سلامت هستيد،خيلي خوش بگذره تو هواي خوب و......
    پاسخ

    فقط دل پلي خانوم كه نه... دل همه ... از طرف ديدي جان سلام عرض مي كنم، حالش هم كه خوبه، نزديك هم هستين كه مي تونين حال هم رو بپرسين... :)
    + ديد 

    راستي واقعا شما نمي خواين بپرسين من چمه؟

    زنده ام يا نه؟

    نا سلامتي بابا ديشب ما زلزله زده شديما!!!!

    حالا خوبه چيزيمون نشد وگرنه فکر نکنم حالا حالا ها کسي مي فهميد ..

    واقعا که پولي خانوم...

    اينه رسمش ديگه....

    پاسخ

    خب من آمار دماوند رفتن و اومدنت رو كه ندارم خواهرم! تازه خبر نداشتم اونجا زلزله اومده و گرنه حتما احوالتو جويا مي شدم! :) ما خيلي با معرفتيم! نترس! :دي
    + ديد 


    من نشستم اون طرف ميز

    من براي همه ي دوست داشتن هام دليل دارم

    مطمئنم تو هم دليل داري...

    پاسخ

    بلي... ولي تو كه اين طرف ميز نيستي. تو اين طرف كنار مني... البته با يه ذره عقايد متفاوت تر!
    ميخواهي بدمش به تو؟
    ارديبهشتي ارديبهشتي است ديگر
    نه؟ :دي
    پاسخ

    نه تو اول نوشتيش... ارديبهشتي ارديبهشتيه ديگه... اصلا انگار مال منه... اصلا انگار من نوشتمش! :دي
    بعله خودم دارم صرفه جويي رو مي بينم . حتي در زمينه ي دست بوسي !


    برو پيش علي . کاش ما هم يه علي داشتيم.
    پو ديروز يه اتفاق جالب افتاد ؛ همين طور که مشغول راه پيمايي بوديم و داشتيم با حسين در سجاياي محمد علي سخن مي رانديم ، يهو ديديم ... ا ! داره جلومون راه ميره !

    عجيب نيست پو ؟ گفتم معاون فرهنگم ديدم؟
    پاسخ

    چه بد... من هيچ كسو نديدم! ولي بعد از ظهرش فروزان رو ديدم كلي به خودم و خودش و ملت هميشه در صحنه افتخار كردم! :دي
    اصفهاني خسيس ! حتي تو مصرف بوس هم صرفه جويي مي کني!
    پاسخ

    اصفهاني هاي خسيس نيستن! صرفه جويي ميكنن! هو! علي اومدش! :دي
    از اون عنوان پستت گرفتهههههههههههههه
    تا پو نوشتت !
    منو نداشتي چي کار مي کردي پو ؟ خدايي؟!
    پاسخ

    حدايتي؟ اون حتي فقط به شما مربوط مي شد! و اون تيكه آخر... بقيش كه مال خودم بود! تازه اين خودش يه هنره كه اين چيزايي رو كه تو به صورت پراكنده مي گي جمع كنم سر هم كنم اينجا. (البته عنوان پست يه چيز ديگه بودم. ولي ديدم خيلي طولاني شدش. فقط حتي ي آخرشو گذاشتم. من هميشه با عنوان پست مشكل داشتم هو... خيلي چيز بيخوديه...)
    حالا نمي خواي دستمو ببوسي ؟
    پاسخ

    نه هو... نمي خوام دستت رو ببوسم! (با صراحت گفتم :دي)
    تو را که عشق نداري تو را رواست بخسب
    برو که عشق و غم او نصيب ماست بخسب
    ز آفتاب غم يار ذره ذره شديم
    تو را که اين هوس اندر جگر نخاست بخسب
    چو مست هر طرفي مي‌فتي و مي‌خيزي
    که شب گذشت کنون نوبت دعاست بخسب
    پاسخ

    توضيح دادم حادثه رو كه بهت... :دي
    شعر حضرت مولانا رو تحريفيديا !
    نو پرابلم اما . راحت باش . راحت .
    پاسخ

    ئه هههههههههههههههه...! فكر كردم براي اولين بار درست خوندم! ولي خب كلا عادت دارم همه كلاماتو با آهنگ مورد علاقه ي خودم جا به جا كنم بشونم يه جاي ديگه! مثل همون ما آزاديم! :دي حالا اصلش چي هست هو؟
     <      1   2   3   4      >