• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : هاجَرتْ....
  • نظرات : 3 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + س.الف 
    همش در حال هجرتيم از حال هايي که بعضي وقتا دوست نداريم تموم بشن واز حال هايي که اصلا دوست نداريم يادمون بياد...خود اين هجرت هم کم دردي نيست آخه چرا اين دنيا اينقدرسخته رفتنش سخته موندنش سخته ... ارادت منديم مريم بانو دلمون هم مي گه تنگيده براتون...
    پاسخ

    سلام گاهي آدم حتضره درد هجرت رو به جون بخره و فقط بره... ما هم دلمون براتون تنگ شده استاد کم پيدا.... فسفر ها سوزوندم براي کشف راز اسمتون..