اه خداي من ...
من عاشق اون مهر ام. ي يادداشت هم توي اون روز از خودم پيدا کردم توي تابستون بعدش و نظرم رو در مورد کلاسايي ک تا اون موقع داشتيم نوشته بودم. توي صفحاتي از دفترسبزه بود ک کنده شده بودن ...همون بهتر ک کندمش ...و همون بهتر تر ک پيداش کردم.
اول مهر پارسال و کلا هفته ي اول مهر پارسال عجيب نفرت انگيز بود. فقط ي خط يا ي جمله مي نوشتم. اما عينهو اسيد سوراخ مي کند الان آدمي را ...
چقدر پير شدم.
چقدر عوض شدم.
اينا رو خودم ب تنهايي کشف کردم. وقتي ک ديگه کتوني سياه نخريدم بعد از 2 سال ...:(