• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : كبابي....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 26 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    wow !
    اول راهنمايي!!!! :)))))))
    الان دارم با کيبورد بدون فارسي تايپ مي کنم ...نظرت چيه بريم مسابقه تايپ سارا رو بديم ؟
    حالا چ جور کبابي بود ؟ من جوجه کباب آبدار ميخوام با دوغ ترش.
    باز هم :))) بخاطر اول راهنمايي.
    من ديگه قم نيستم. الان داره قوتبال نشون ميده و من همش ب اين فکر مي کنم ک زهرا داره مي بينه يا نه و فرهاد مجيدي گل مي زنه يا نه و اگه بزنه و اگه ببره چقدر خوشحال ميشه زهرا ...!
    اين بارسا هم حرفشو نميزنيم.
    من بازم ته ته دلم گرفته اس.خيلي زياد!
    ايميل کد ها بهت رسيد؟ من اهنگ وبلاگ ميخوام! :)
    پاسخ

    آره ايميله رسيد ولي چون اينترنتم ذغاليه دير وازش مي كنه. آخرشم هنگ مي كنه. بذا يه بار ديگه ببينم اگه باز شدش خبر مي دم. هوم. من تهرانم هنوز هم. به اندازه امروز صبح هم خوشحال نيستم نمي دونم چرا دلم بيخودي گرفته. از اثرات غروب جمعه است به نظرم... همه چي هم آرومه... علي كوچك اينجاست كه ديگه بلده به من بگه خاله! مي گما بچه ها چ زود بزرگ مي شن يادته يه بار مدرسه (راهنمايي) توي يه مسابقه اي كه من سوال جواب دادم بهم پاك كن ميكي موس داد و قرار گذاشتيم كه پاك كن ها رو بديم علي وقتي به دنيا اومد و وقتي داديم ازش قول بگيريم كه نخورتشون؟ علي اون موقع به دنيا نيومده بود... ولي الان داره به من مي گه خاله... همه چي آرومه ولي من دلم گرفته...از اثرات غروب جمعه است به نظرم...