از همان اول هم اين خواب و آب به هم مي آمدند....!
تخيلتو عشقه...:)
منظورم قصه هاي جزيره بود
قصه هاي جزيره=قصه هاي متن تو
خوب حالا اون دختره كه موهاش قرمزه كيه ؟!
راستي اگه قصه هاي جزيره اون باشه چند بار ديدمش ! بدون اين كه بدونم قصه هاي جزيره است ...!
قصه هاي جزيره چيه ؟!
نه واقعا هيچ وقت بابا لنگ دراز و جودي آبوت و اون دخرته با موهاي قرمزو نشناختم .
چيه اين قصه هاي متن تو ؟!!!!
آبي كجاش شل و وله ؟!
داره فيتيله مي ده ...
خدافظ polly
من دارم مي رم مکه
خداحافظ
التماس دعا
عاشق سايه ي دستامم وقتي دارم پياده راه ميرم و سايه دستام از من جلوترن!
عاشق اينم که بي خيال گرما و ترافيک و جيغ و داد و گرفتاريها....با سايه دستام رو زمين شکلاي مختلف درست کنم و به اين بازي بچه گانه قهقه بخندم........مخصوصا وقتي چادر ملي رو سرم ميکنم و سايه انگشتاي درازم روي زمين مثل چوب خشکهاي يک درخت ديلاق ميشه ......چوبهاي خشکي که هنوز تکون ميخورن!!!!!!!!
و لابد مردم متعجب ميشن از عابر ديوانه اي که به آسفالت خيابون هم ميخنده!!!!!!
آره مي دونم اوليشون بودي .
شما نارنجي گلم .
من آبيم . نارنجي رو هم واقعا دوست دارم ولي آبي آرامش داره .
مي تونيم خودمون وبلاگ بازي كنيم .
امشب شب عروسي سارا است.
امشب عروسي سارا است.
...
مي دوني من يك شنبه آپ كردم و الان فقط 4 تا نظر دارم....
يه كابوس دوباره !
آره راست مي گفتي خيلي هم طولاني نبود ؛
منم مثل تو دوستش داشتم .
سلام
عيدتووووووووووون مباااااااااااااااااااااااااااارک