نمي دونم، با خدا همه چيز ممکن است. هر چي صلاح باشه.
خودم که راضي بودم.
ببين نمي توني صفتي ک داري رو دوباره ب دست بياري!!!
خوش گذشت حالا؟!
صورتم سوخته.
يا سورتم صوخته!
يا سورطم صوخطه!
فرقي نمي کنه . خب . . . .
طهال و طحال و تهال و تحال هم فرقي نمي کنه که . . . .
والا
:ديييييي
اووووهوووووم!
مي دوني چيه ؟
از چند تا چيز خيلي خوشم مياد....
يکي اينکه من توي خواب يکي ديگه باشم و خواب باحالي ديده باشه طرف.(خواب مکه يکي ديده برام مدرسي خواب من و دو تا بچه ام رو توي 9/9/99 ديده بود !!!!!)
دوم اينکه نظر يکي در مورد خودم رو بدونم(البته ي کم خز شده اين کار)
و سوم اينکه يکي غيبت منو بکنه بعد ب من بگه البته تا اينجاش خيلي بي مزه اس اما از اونجاش باحال ميشه ک ب اون طرف گير بدم بگه ک چي گفته در مورد من ....! آره من اصولا هيچ جا نمي رم. کي بود اونجا ؟! تعريف کن.
سلام
من با اس دره از خواب بيدار شدم. و نيومدم.
و امروز کم و زياد ضدحال نوش جان کردم.
من بايد اين شکلي باشم:
من اين شکلي هستم:
اين پنج شنبه زهرا اينا ميان.ساعت 8 ب وقت وين راه مي افتن و ساعت 3 و تيم ب وقت خودمون مي رسن.
منم از پا در نميام !نبايد در بيام...
خب نميرفتم!
برو بي معرفت! ديگه با من حرف نزنيا!
(حالا خيلي قبلا حرف ميزدي!!!)
اي بابا! معلمات چييييييييي ميكشن از دست تو؟!؟؟!
نه فايده نداره:(
ديشنه ديشدن! نع!
ديشدنه ديشدن!:دي
پووووووووووولي بگو شاعر ميگهههههه