• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بازگشت نه چندان پر فروغ
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    در مورد اين که چرا تو ماه رمضون وقتي حمام مي ريم تشنه مون مي شه

    در مورد اين که عارفه سليمي هم تو فرهنگ اومده

    در مورد اين که تلويزيون ما چرا اين قدر مسخرس

    در مورد اين که چرا من ذوق و شوق عيد فطرو ندارم

    در مورد اين که چرا همه گرگ شدن

    در مورد اين که چرا دنيا اين قدر کثيفه

    در مورد اين که اسم اون شخصيته که خيلي کثيف بودو شلخته تو کتاب هديه هاي اسماني دبستان چي بود . . .فکر کنم اولش ج

    بود

    در مورد اين که چرا من شبا با زور خوابم مي بره

    پاسخ

    اسمش جاجول بود. منم ديشب خوابم نبرد... فكر كنم كلاس دوم دبستان مي شستيم واسه ديني با اين جاجول خنگ سر و كله مي زديم! مسخره! آخي... عارفه سليمي هم مي ياد فرهنگ؟ دلم واسش تنگ شده بود. دختر خوبي بود. خيلي اذيتش كرديم. بيچاره...اصلا باورم نمي شه كه اسم اونم عارفه بود. عارفه ما كجا اون كجا... بي خيال. من ماه رمضونا مي رم حموم تشنگي ام برطرف مي شه اتفاقا...