به طور کاملا اتفاقي يه سري به آرشيو مطالبت زدم و يه نگاهي به ارديبهشت 88 انداختم. مطالبت از 50 60 خط داره به دو سه خط مي رسه. اگه همين طوري پيش بره تا سال ديگه به يک کلمه يا يه حرف مي رسي.
احتمالا اگه چند وقت ديگه بيام اينجا فقط نوشته شده:
پ.
پووووووووووووووولي.......:(
اسباب کشي هم که بوده باشه تا الان بايد............
يه نگاهي...چيزي.....پوولي....
آره منم تاحالا به مشخص شدن سرنوشتم كه توي امروز اتفاق افتاده دقت نكرده بودم...!ايووووووووووول...!
پولي...هنوزم خبري نيستا..من ديوانه شدم...!
من بلدم از تو مديريت نظرامو ببينم !
ضمنا به من نخند چون اون موقع كه خنديديم به قيچي خنديديم كه تازه ياد گرفته بود .
هايكو مي گي كلك؟!
من رفتم..!