بهترين چيز رسيدن به نگاهي است كه از حادثه ي عشق تر است...
4 روز ديگه ثابتش مي كنم...حالا ببين...!
شلام!
خوفي؟!
من اپم...
البته خيل يدست و پا شكسته!
فرض كن....
9 هفته مي گذره و ما ميشيم دبيرستاني....!
بدون توجه به حرف نيكي توي اتوبوس كه هفته ي ديگه آزمون ورودي داريم....
كي فكرشو مي كرد...؟!؟!!
به بز اعتقاد داري...؟!
گفته بودم چو بيايي غم دل با تو بگويم..
چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايي......
منم اينو دوست دارم...مشكلي داري بگو حلش كنم...!:)
سلام نليكم
غرض از مزاحمت عرضم به حضور شما كه اين بود كه بگيم ما هم هستيم و به ياد دوستان گلي چون تو...
اين چيزي هم كه نوشتي
خيلي معني ميده
آباريكلا
قربون آينده مملكت برم...
مواطب خودت باش
(بوس) (بوس)
ســـــــــــــــــــــــــــــلام!!
من آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم !!!!
بيا نظر بده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
داري درس مي خوني يا خوابي..؟!
ديـــــــــــني....!
چرا من بايد التماست كنم تا بهم نظر بدي ولي تو بدون اينكه چيزي بگي من بهت نظر مي دم...؟!
اين آخر نامرديه...!
خدا رو شكر ديگه مشكل كد امنيتي وجود نداره ميشه نظر داد.....
يكي منو بفهمه....
من اصفهان مي خواااااااام....
كاش تنها فقط همين يكبار....
تكرار مي شدي...تكرار.....
حالا بيا و به من ثابت كن كه يه زماني ما هفته اي يه بار به مراد دلمون مي رسيديم...تو مي توني باور كني..؟!
اين زهرا داره اعصاب منو خورد مي كنه..(ستاره)...كي گفته اگه بياي روشنگر وقتو عمرتو تلف ميكني..؟بابا فكر من بيچاره رو هم بكنين...!!!!
مي گم خوبه هيچ كس به تو فكر نمي كنه و هي بهت نظر مي دن...!
نمي دونم چرا ولي حالم گرفته شد جمله ي زهرا رو خوندم.......
هر چي خوشحالي تو وجودم بود...فرت!
هي دارم با خودم كلنجار ميرم كه اگه درس بخونيم روشنگر خيلي هم خوبه...ولي....هنوطم روي حرفم هستما....اما...
اااااااااي خداااااااااا
