• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : ارزش خواندن ندارد.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 47 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     

    هاه من شوتانگولو كشتم...

    هاه...

    قاتلم!!!

    من يه قاتلم!!!!!!!!!!!

    يوهوووووووووووووووووو

    قاتلا همشون خوشحالن؟!!!

    پاسخ

    لابد خوشحالن.... شما كه خيلي بهت ساخته! :دي
    + ....... 
    چون بي خدافظي گذاشتي رفتي ميدونم چجوري شعرو تموم کنم که حالت جا بياد........

    نرگول، تا حال زار يار خود ديد....
    به روي شکم شوتانگول پريد....

    به رويش با تمسخر، زود، خنديد....
    سر آن بيچاره را از بيخ بريد....

    ز پوست آن نگون بختِ يخ زده....
    در آن خانه ببين چه چادري زده!!!!!!!

    و تا دنيا و چرخ روزگار است.....
    حال آن دو يار در خانه ي جديدشان روبراه است......(اين تيکه ي آخرشو بايد به سبک نقالها به صورت دکلمه بخونين تا وزن شعري در بياد.....)
    پاسخ

    بي خداحافظي رفتم؟ چطوري خداحافظي مي كرم وقتي نت نداشتم؟ ما هميشه سر اين مساله بايد بزن بزن كنيم؟ :))))))))))).... حالا شوتانگول من بودم؟ ئههههههههه تا الان فكر مي كردم شوتانگول نريمانه! :))))

    الان دقت كردي واي فاي تو يه ملتو مچل كرده؟!


    پاسخ

    بابا ديوانه از من رمز خواست يهو! هر چي مي گم ما كه اين حرفا رو با هم نداشتيم. اينترنت رو قطع كرد رفت. هر چي هم قسمش دادم به روي خودش نيوورد... چه مي كردم خب؟

    واااااااي

    اين خالجو جان يه استعداد كشف نشدست!!!

    پاسخ

    در خانه چه برفي باريده... هممون آدم برفي شديم رفت.... از سقف برف مي ياد :))))))))))
    + ............ 
    نريمان سخت غمگين و گرفته.....
    که سرما خانه را در برگرفته....

    و در خانه چه برفي هم باريده....
    و اين بدبختي مرا کرده خميده....

    پاسخ

    اينا مثنويه ديگه؟ كه قافيه بيتاش هيچ ربطي به هم نداره؟ چشم پوشي مي كنيم...

    شوتانگولي؟!؟!؟؟!؟!

    نه واقعا اين كلمه از كجا اومد؟!

    شاعره هااااا؛ اسم هم در ميارن از خودشون؟!

    شوتانگولي؟!

    آخه...

    عزيزم شوتانگولي...

    آخ چه لطيف!!

    پاسخ

    اوهوم... خيلي لطيفه...
    + ............ 
    و در آن وقت ناگاه از سقف....
    شوتانگول پر زد و افتاد در برف.....

    دو يار همدل و همغم، تعجب....
    که او هم اين وسط آمد ديگه....خب!

    پ.ن:خب به ضرورت قافيه اضافه شد....وزنش در نمياد به من ربطي نداره!!!!

    الان اين تففسيرش بووووووود؟!

    فك كردم برعكسه!

    آخي ي ي ي

    نريماااان عزيـــــ ـ‌ــــــــ ــــــــزم!!!!!!!!!!!!!!!

    پاسخ

    منم فک کردم چون پول نداره برات کفش بخره بختش نادونه... ازاين مدل تايپ کردن پوزش ميخوام.... سازگاري تون با محيط رو بالا ببرين..
    + ............ 
    چرا شوتانگولي شدي؟
    هوم؟


    ميخواي جاي قلي بهت بگم شوتانگولي؟
    اون وقت چون با نرگولي هم قافيه ست ميتونم توي شعر هم ازت بهره ببرم
    پاسخ

    کراين شوتانگولي خنده هاي من رو تحريک کرده دارم مي ميرم.... مي تونين تو شعر به تلميح از نريمان و بخت نادانش از شوتانگولي استفاده کنين که از زکرشوتي اومده نزگولي رو گرفته....
    + ............ 
    هوشنگي ديگه!!!

    يعني بختم نادونه که باهام ياري نميکنه در کنار تو باشم.....اوه اوه اوه

    شاعر که بشيم بايد هي خودمون تفسيرشم بکنيم...چه کار سختي
    پاسخ

    بخت نادون ميشه آخه؟ خودتونو بايد به شعراتون سنجاق کنين حقيقتا!

    اوا خالجو جان؟؟!

    قرارمون بود رو كنين من موذيم؟!

    شوما شعرو ادامه بده!

    موذي بودن منو بيخيل!!

    پاسخ

    نه نميشه... نظرا که تاييدي نيست شما جلوتر از من ميرين.... آروم کودکانم آزوم...

    بخت نريمان نادانه؟؟؟

    خيلي هم خوبه!!!!

    تا دلش بخواد از اين نرگوليااااا...

    يني چي...

    اينو اگه بخونه

    غزل رو تبديل به رباعي ميكنم داستان تموم شه بره هاااا

    پاسخ

    بخت نادان دقيقا يعني چي؟ غزل و رباعي چيه؟ آهان .... مي خواي مثنوي اش کن هيچ وقت تموم نشه
    + ............ 
    نرگولي موذيه......

    قلي ذاتا نميتونه موذي باشه...نميدونم چرا.....

    شايد چون خنگه.....
    پاسخ

    خب اعتماد به نفسم از بين رفت.... حله... به ادامه ي کارمون برسيم. چرا سه نقطه اين يادمه ي زمان عابر پياده بودين... بعدشم ديگه نبودين.

    مگه نرگولي چيزيو قايم كرده؟!

    قلي..

    بر وزن پلي...

    خيلي قشنگه!!!

    پاسخ

    نرگولي زير ظاهر لطيفش معلوم نيست چيه... خالجو مي فرمايند.... من ترجيح ميدم گلي باشم نه قلي و خيلي چيزاي ديگه که يه زماني بودم و. شايد ديگه نباشم .... هاه ....
    + ............ 
    ....سري اندر گريبان کرد نريمان.....

    که من چون کرد با اين بخت نادان?!!!!!

    پ.ن: پاسخ نريمان به سوال بود.....
    پاسخ

    وآي اين نظره رک نديدم ..:-)((((((
     <      1   2   3   4      >