• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : کهنه شديم......
  • نظرات : 5 خصوصي ، 18 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + مستونه 
    اول فک کردم داري در مورد يکي از بچه هاي ما حرف ميزني ... که داريم مي ريم يزد!! (يا اباالفرض!!)
    اين ليختي شدم:
    بعدش ياد راهنمايي خودمون افتادم ............
    -------------------------------------------------------------------------
    تشريف نمياريد؟؟ ( برحسب اتفاق اينقدر محترمانه از آب در اومد!! )

    پاسخ

    تشريف مي ياريم! تشريف اورديم! فقط يه كمي صبر مي خواست! چون كامي سر ناسازگاري گذاشته بود!
    + نيکي 
    من نقاشي چي بکشم؟
    پاسخ

    نكش!
    + ام علي 

    برا همينه که من عکس و فيلم گرفتنو دوست ندارم دل آدم ميگيره وقتي دوباره نگاشون مي کنه

    عکست قشنگه

    پاسخ

    بايد جوابتو با نفسم بدم...بدون من نرو....تو رو به کي قسم بدم؟ قرارمون چي شد...........؟
    + دلارام 

    آه خاطره خاطره

    آه اصفهان اصفهان خاطره خاطره دلتنگي خاطره شادي غم خاطره . . . پولي هنگ كردم 100 درصد خاطره خاطره . . .

    پاسخ

    بذار من دستم به تو برسه!


    اصفهان.

    دائم الدلتنگيم.

    نيازي نيست به يادآوري دلتنگيمان...

    پاسخ

    چطور؟! :دي
    + عابر پياده 

    "ستاره ي زردِ سياه"

    ستاره ي زرد به سياهي مي زد....لابد ديوانه شده بود....از رنگ زرد خسته شد و تصميم گرفت تحولي در زندگيش به وجود بياورد...خب چه تحولي بهتر از اين که رنگش را تغيير بدهد...آن هم نه يک ذر و دو ذره...هزارن ذره!

    صبح شد...آفتاب زد.....نور خورشيد تمام ستاره ها را پوشاند.....هيچ ستاره درخشاني ديده نمي شد ...به جز يکي...... ستاره ي زرد سياه! درست مثل يک لکه...لکه اي که يک گوشه از آسمان آبي را کثيف کرده بود!

    شب رسيد....آسمان تاريک بود.....تاريک تاريک......تمام ستاره ها چشمک مي زدند در اين تاريکي به جز يکي.....ستاره زرد سياه! در تاريکي شب گمشده بود.....هيچ کس او را نديد!

    پ.ن: بايد هم رنگ جماعت بود؟

    پاسخ

    آخه ستاره ها توي آسمون كه زرد نيستن! يه رنگ خاصي اند! شب هم كه سياه سياه نيست! يه رنگ خاصيه! لابد جماعت هم يه رنگ خاصيه....!
    + عابر پياده 

    عابر پياده برگشت....دوباره از اينجا رد شد...درست مثل عابراي پياده.....

    ولي به موندنش اميدوار نباش....آخه اون يه عابر پيادست!

    پاسخ

    عاشق اين عبور هاي عابر پياده هستيم...عابر پياده باز هم عبور كنند..ما باز هم كيف كنيم....

    نمي دونم . ..

    شايد چون تو توي ذهنت هر چي صفت رو ک دوست داري ب آدمايي ک دوسشون داري نسبت ميدي . . .

    و اينا واقعيت ندارن . . .

    + vip 

    آه...

    اينقدر سخت نگير...اگه اين جور چيزا رو ثبت کني،همه چي سخت تر ميشه...

    ما رو هم مي خوان ببرن يزد!:دي


    پاسخ

    سخت نگرفتم! ولي اين دفعه بدجوري دلم گرفت! خوش بگذره يزد :دي

    دقيقا کيا مي خوان برن يزد ؟

    راه آهن اصفهان . . . . ..

    چقد بده آدم به دلبستگي هاش بهگه خاطره

    خاطره

    به نظر من يه فحشه

    خاطره

    يعني نابود شده

    خيال

    حالم خوب نيست

    پاسخ

    قيچي اينارفتن يزد.من راه آهن ها رو دوست ندارم! چون هميشه يه شکل مي مونن! مي فهمي؟ يعني هر دفعه که مي ري انتظار داري يه شکل ديگه باشه ولي بازم همون شکليه و با همه ي خاطرات قبلي اش! انگار بهت توهين مي شه!


    توام ميرفتي خب!

    حالا چرا يزد؟!؟!

    پاسخ

    دوستام با مدرسه شون رفتن! منو که نمي بردن....مدرسه بردتشون يزد.... ناراحت شدم که قبلا با هم مي رفتيم و الان جدا جدا! عکسامونو که ديدي....

    خوبي پولي كوچك ؟!

    به قول يكي ( نيم دونم كي ) ديروز صدا نداشتي امروز تصوير !

    پاسخ

    صدرا مي گفت!ولي امروز هم صدا دارم هم تصويرولي اين قضيه صدا و تصوير خيلي باحال بود.=))

    عکس قبليت رو بيشتر دوست داشتم!!!
    پاسخ

    نه من اينو بيشتر دوست دارم! حس خوبي بهم مي ده!


    پولي . . .

    حس مبهمي الان ب من ميگه ک تو آني . . .

    پاسخ

    نه نيستم... حال ندارم.

    منم دلم عجيب تنگ شده . . .

    دلم گرفته . . .

    پاسخ

    آره...الان که تو جواب نظر قبل گفتم يه حس خاص دلم گرفتجوجو به نظر تو چرا آدما توي دنياي واقعي هميشه با چيزي که تصور ماست فرق دارنو چرا شبيه تصور ما نيستن؟
       1   2      >