يک آن شد اين عاشق شدن ، دنيا همان يک لحظه بودآن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربودوقتي که من عاشق شدم ، شيطان به نامم سجده کردآدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کردمن بودم و چشمانِ تو ، نه آتشي و نه گِليچيزي نمي دانم از اين ديوانگي و عاقلي
يكم خلاصه كردم!