وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
شمسم شدي و مولوي ام کردي و رفتي
نظرات :
0
خصوصي ،
30
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اهم
منو نگاه عين احمقا هي معذرت خواستم از کامنت گذاشتن :)) فال گرفتنمو :)) سازِ بيخودي
معادله خط گفتنمو . جالبه که فهميدم اين مبحث داره درس داده ميشه .
في الحال من يه دانش آموز دوم انسانيِ راضي يا نا راضي م ، که پس فردا که ميشه بيست و يکِ دي ، امتحان ادبيّات ترم داره و درسشم مي خونه و تو که به من چه اي .
حالا بذار برات فال بگيرم دوباره
دي پير مي فروش که ذکرش به خير باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز ياد
گفتم به باد ميدهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
سود و زيان و مايه چو خواهد شدن ز دست
از بهر اين معامله غمگين مباش و شاد
بادت به دست باشد اگر دل نهي به هيچ
در معرضي که تخت سليمان رود به باد
حافظ گرت ز پند حکيمان ملالت است
کوته کنيم قصه که عمرت دراز باد