وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
من از تو مي نويسم و اين کيميا کم است...
نظرات :
0
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ريحانه
کامنت پايين را چنان با لبخنند عاخه خوندم کهه .. :))
:)
پل خسته شدم اسم جديد مي خواهم :| ريحـانهه . ريحانه :| ام .. شجا چطوره :|| فخـري ؟ نظرت درباره ي چکاوک صبح چيه ؟ ما طي نتايجي با يک دوست به اين نتيجه رسيديم که من جغدم و البته الان نيستم اون موقع بودم :| همون موقع که اگه الان شب بود و من بيدار بودم پا ميشدم ميرفتم اونور دنيا روز بود نمي خوابيدم و شب ِ اونجارم بيدار مي موندم خوابم نمي برد :| و هي مي گفتم خير من چکاوکم که خوابم تنظيم بشه :| ولي خب الان با افتخار يک چکاوک صيحم حقيقتاً :| يک چکاوک صبح که انتخاب رشته دارد و ميداني يکسال کم کم ميگذرد از وقتي پاييز را براي اولين بارها ميزدي که رياضي نره :|
پلل ؟
من چکاوک صبح به کجا سفر برَ م .. :/
يا حتي من يه پرندههه م :|
هوم ؟
پاسخ
بچه هاي کلاس چهارم انساني هم اعتقاد داشتن که جوجه فنچن... جوجه مرغ عشق... جوجه عقاب... بعد همه باهم جيک جيک جيک.... بعد ما هم رياضي نمي خونديم و مي شستيم جيک جيک مي کرديم... اونوقت توي کلاس 103 هيچکي نمي خواس بره انساني بعد عباسعلي برگشت از ته کلاس گف معدلاي ترم دو بياد همه مي ريم انساني بعد من بهم برخورد! بعد اين شکلي بودم :| بعد خودش برگشت حرفشو ماسمالي کرد رف... خلاصه اينکه من به جوجه عقاب چهارم انساني هستم! شما چکاوک اول جيم... هعي...