وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
همه ي اين چهار ساعت ها...
نظرات :
0
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پاييز
اون دو مصرع شب کنکور محشر بود .... دوست بايد با شعر حرف بزنن يه وقتايي .... که يعني مي فهمه ... يعني خيلي مي فهمه ...
من چرا اينو خوندم گريه کردم ..:/ چقدر پر از همه ي حسا بود ...
چرا نداره که اصن ..
وااااي متشکرم که اومدي الان ... همه چي ساکته :| يه سري که کلا جمع کردن رفتن . اين اينستا و پلاس و فيس فاجعه ن از يه جايي به بعد ..:| خدا عاقبت ما رو بخير کنه :/
پاسخ
واقعا فاجعه ند... منم ازشون فرار کردم... اونجاها اصن جاي موندن نيست! جايگزين نمي تونن باشن اصلا....آره پر حس بود... يه عمره اينجام گير کرده مي خوام بنويسم نمي تونم! بعدشم تقصير خودته که نمي تونستم بيام! لپ تاپمو چشم زدي مريض شد! :| خدا حقيقتا عاقبت ما رو به خير کنه....