• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : همين...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ياسمن 
    هي :)
    پاسخ

    ياسمن؟ ياسمن خودمون؟
    نکته ظريفي بود:/
    پاسخ

    من هميشه به نكات ظريف اشاره ميكنم :دي

    مريم،پلي،...دخترعينکي خوش قلب...سلام.

    چند وقتي هست که گاهاميخوانمت ولي بي ردپا.

    من همسفر عطيه ي پيوندهايت در سفرجنوب همان سفر بزرگ بودم يعني با عطيه آنجا آشنا شدم...وباتو از پيوندهاي او احتمالا يعني مانم همسفر يکديگر بوده ايم!

    دبيرستان شهيد مطهري درس خوانده ام سال اول در روشنگر حتما دانش آموز خانم تقوي بوده اي

    دوست داشتم باهم صحبت کنيم همين

    موفق باشي

    پاسخ

    سلام عليكم برا زهرا خانومي كه آشنايي نزديكي باهاتون نداشتيم ولي گويا يه بار باهم جنوب رفتيم :دي عطيه جان ما كلا روابط بين المللي شون خوبه. بله بنده دو سال شاگرد خانوم تقوي بودم، يكسال هم شاگرد خانوم صابري بودم :دي منت گذاشتين اعلام حضور كردين. بازم تشريف بيارين :)‏‏:*
    + پاييز 
    شاگرد شلوغ زندگيه .. بطن حادثه نبودنشه .. من نميدونم اصن ..
    پاسخ

    بطن حادثه اونجاست كه مي بيني اون بلايي كه سر ديگران اوردي در زماني نه چندان دور سر خودتم مياد! مي دوني حالا جانم؟ حالا جداي اينا خودت چطوري؟ :)
    + solly 
    polly delam barat tang shode
    پاسخ

    سلام صلي عزيزم... شما کجا... اينجا کجا... سراغ از ما گرفتي... :)
    + نيکي 
    ئه ببخشيد به سالن اجتماعاتش دقت نکردم
    بوي همبرگر ميدهد
    پاسخ

    خدا ما را ببخشايد...
    + نيکي 
    کتاب دين و زندگيت هنوز بوي خيانت ميدهد
    پاسخ

    بله... اتفاقا امروز ورقش مي زدم جنابعالي يه صفحه ش رو پر ستاره کرده بودين... بدجوري بوي خيانت ميده :)))))
    + روشنا 
    سلام
    نگران نباش،مطمئن باش اين اتفاق مي افته!!!براش تدبير کن.ببين کي دارم بهت ميگم!
    راستي کنکور چطور بود؟
    پاسخ

    سلام عليکم. خب ديگه کار از کار گذشته که.... چه کار کنم؟ :دي در وصف کنکور همين بس که مي ترسيدم اون استرسي که سر امتحان رياضياي سال اول دبيرستان داشتم به سراغم بياد و يکسال تلاش بي وقفه بر باد بره که خدا لطف کرد و اتفاقي نيفتاد! باورتون ميشه من سر کنکور هم از سر امتحان هاي شما با آرامش بيشتري بودم؟ :دي واقعا قبل از اينکه برگه ها رو بدن مي ترسيدم يهويي مثل اون موقع ها بشم و ديگه همه چي تموم شه.... حالا شاگرد هامو چه كنم؟ :(((((
    + پاييز 
    شاگرد بايد شلوغ باشه اصن ... چه معني ميده .. :/
    پاسخ

    نه مث اينكه شمام هنوز در بطن حادثه قرار نگرفتي!
    سلام
    خوبين
    جالب بود
    خوشحال ميشم به منم سر بزنيد
    باتشكر
    پاسخ

    سلام ممنون
    ديگه واقعيتو بايد قبول كردو اينا:دي
    پاسخ

    حالا لازم نيست شما واقعيتو تكرار كني! :/
    من ب خاطر هميناس ک نميخوام معلم بشم ديگه
    وگرنه واويلاس:|
    پاسخ

    ديري ست آب از سر ساحل گذشته ست... بالاخره مادر که ميشي... يه معلم زباني داشتيم مي گفت اگر معلم نشدي قطعا بچه هات اين بلايي که سر من اوردي سرت ميارن :/ :|
    مطمئن باش كه يه روز هم همينطور ميشود :))
    پاسخ

    الان دلداري دادي؟ :|