• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پاييز 
    اينو بايد ديروز مي گفتم ولي خب امروز مي گم حالا :) منم نمي گم قيصر جان مي گه ...:)

    " چه اسفند ها ، آه ....
    چه اسفند ها دود کرديم ......
    براي تو اي روزِ ارديبهشتي !
    که گفتند اين روز ها مي رسي ؛
    از همين راه ....:) "




    همين .
    امروز از نه تا ده و ربع بيکاري نشستيم کتابخونه قيصرم خونديم :)
    پاسخ

    چه قدر شيرين بود اين بيکارياي بعد امتحان... ما که همش جنگولک بازي در مي اورديم... روزاي آخر هم کنار سطل آشغال... درست روبه روي معاونت روي زمين مي شستيم و حرف مي زديم و بستني فالوده اي گاز مي زديم... و من هر چند وقت يه دفعه ابراز ذوق مي کردم که چه قدر خوشم مياد ازين که جاهاي نامتعارف بشينيم.... آه چه اسفند هااااا دود کرديم.... ديدي ارديبهشتم رفت ؟ :(