• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بهارم...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    خب مي بينيم که به يکسال مي رسد .. آه پل ..
    اوووه پل :|
    پاسخ

    مخشات؟ :| امروز خعلي در فضاي مجازي ديدمت...
    + خال معين 
    ميبينم که با فخري دوست شدي....ميبيني! بچه همه ش ميخواد مايه فخر و مباهات باشه
    :)))))))))
    فاطمه کيه؟
    اينم جز شنگولاي روشنگره؟

    پاسخ

    فاطمه خواهر ياسيه....فخري هم دختر خعلي خوبيه:) مايه ي فخر و مباهات منه :دي
    + يه سوم ب اي 
    سلام پلي
    من جزو دسته ي " خواننده هاي خاموش " وبلاگتم ...
    يه سوم ب اي که کاملا احساس تورو راجع به سوم ب اي بودنت درک مي کنم ... ميدونم چي داري راجع بهش مي گي ...هعييي
    داشتم نظراته پاييني رو ميخوندم ...سال سوم راهنمايي ما هم پدر يکي از دوستاي ما فوت کرد و اون لحظاتت جزو سخت ترين لحظات بودن ...دوستي که هميشه مي خنديد ...
    دليل به حرف اومدنم رو واقعا نميدونم ...ولي ..
    من عااااشق ادبياتم ...
    و الان سر يه 2 راهي دارم داغوووون مي شم ..:(
    هعيييي
    دلم برا خانوم معيني واقعاوتنگ شده ..


    پاسخ

    سلام عزيزم. کاش مي دونستم که کي هستي، فقط مي دونم که اون دوست عزيزتون ترکان بود که دو سال پيش پدرش فوت کردن. اين دو راهي احيانا دو راهي انساني ورياضي نيست؟ اگه قابل باشيم مي تونيم کمک کنيم! خانوم معيني هم همون نزديکيه خب ... برو ببينش :)

    تو باشي يا نباشي...

    بهار مي آيد

    يه جورايي شوخي شوخي جدي شده!!

    اولين عيدي که داره به 65 نفر به علاوه ي يه نفر به شدت بد مي گذره...هي...

    پاسخ

    الخير في ما وقع.... دوستتون رو تنها نذارين :)

    سلام :)
    ه م ي ن ط و ر ي .... .
    پاسخ

    سلام عزيزکم :)
    + نيکي 
    شمام با اين فاميلتون تا اشک مارو در نياره که بي خيال نميشه ... با اين آهنگاش ! من ديگه نميتونم کنکور بدم
    ديشب به بابام نشون دادم ، گفت که چي اين همه آدم زنشون ميمره آلبوم ميدن ببرون ؟! ... راست ميگه والا ...
    بهت گفتم بچه ها دارن براي شهباز ميفرستن چين ... آلبوم فاميلتون داره ميره خارج

    پاسخ

    واااااي... امان از اين فاميل ما....:دي
    + پاييز 


    متن قيچي رو يافتم ... . امروز بعد از ظهر رفتيم مسجد ختم . و خدا مي دونه فاطمه يکي يکي ما ها رو آروم کرد ...... اومد تو مي خنديد . دونه دونه پيش تمام فاميلا و ما شصت و پنج نفر اومد . مي خنديد .

    پاسخ

    ببخشيد که دير نظرات رو جواب ميدم ريحانه! ولي همشو سر موقع مي خونماااا.... ولي با گوشي نميشه راحت جواب داد... انشاءالله که خدا به دوستت صبر مي ده... مثل نگين... مثل خيلي ها....

    فخري :)

    پاسخ

    خيلي بهت ميادش :دي
    + فاطمه 
    پلي پدر يکي از دوسام فوت کرده خيلي دعاش کن حالش اصن خوب نيس:(
    خيلي دعاش کنيا خيلي:(((
    پاسخ

    سلام عزيزکم.بله متوجه شدم... :( حتما دعاش مي کنم... شما هم هواشو داشته باشين...

    خب خدا رو شکر که منو فراموش مي کنن :|
    هنر ..... هنر تمام تمام زندگي منه . رنگ ... ورق ... .
    اگه روشنگري تو دنيا وجود نداشت قطعاً من الان در حال يافتن هنرستاني مناسب حالم بودم .





    + اون خانمي که هويتشون مشخص شد رابطه ش باهات چيه ؟
    ببخشيد خب کنجکاوم :)





    + براي دوست ما هم دعا کنيد .

    پاسخ

    :دي گفتن فخري صدات کنم! :دي خب موقعي که اول دبيرستان رفتي روشنگر و ديدي اونجا چه جاي غير قابل تحمليه بيا يه هنرستان خوب بهت معرفي کنم :دي. در مورد نسبت هم خب، معلمم بود ديگه! البته نه معلم نقاشي! مسئول نشريه.. ما سوم بوديم اومد روشنگر. حتما دعا ميکنم:)
    + پاييز 

    پولي .......
    باباي دوستم ديروز تصادف کرد ...... من غايب بودم . عصرش يکي يکي بهم زنگ زدن خبر بدن .
    پولي ........
    صبح گفتن با قرآن بريم نمازخونه ......
    پولي ...... از راهنمايي متنفرم . از معلم فارسي که ما بهت زده نگاش مي کنيم و ميگه سخته ولي امتحان دارين و بايد بدين .
    پولي ........
    هيچ اسم ديگه اي برات سراغ ندارم که باهاش صدات کنم و راحت شم اينقدر .
    پولي ........
    خانوم کلاهدوز اينقدررررر مهربون بود .....
    حال غفار ...
    پشت تلفن از همه مون تشکر کرد .
    گفت خواهش مي کنه ، زحمت کشيديم ، زحمت نکشيم ، ممنونم ازتون
    و من امروز دوباره سرفه م شروع شد .
    کارنامه افتضاح بود . افتضاح . مذخرف ترين کارنامه اي که تا حالا گرفتم و فردا بايد به خ ملک توضيح بدم چرا تست فيزيکم اونقدر مذخرف شده .که خودمم هنوز نفهميدم چرا .
    از فارسي از فيزيک از تالس از معادله خط نفرت انگيز از تاريخ از اجتماعي همه چي همه چي متنفرم .
    من روشنگر نميام
    من هنرم نمي رم .
    من اصلاً مدرسه نميرم از سال بعد .
    من بايد فردا به ملک توضيح يازده از بيستمو در کمال ناباوري بدم و اونم بگه چرا دوشنبه ها غايبي .
    پولي ......
    قيطانچي تون يه متن براي باباي نگين صبوري نوشه بود .....
    کجاي اين عالم بايد اون متنو پيدا کنم ....
    مي خوامش .
    :(




    پاسخ

    عزيزکم... انشاءالله خدا بهش صبر ميده، شما بهش بيشتر روحيه بدين تا پا به پاش گريه کنين و اطمينان بدين که جاي پدرش خوبه و حتما خدا صبرشو ميده انشاالله.عزيزم... خانوم ملک کوچولو از من خعلي راضي بود، البته خيلي ها ازش مي ترسيدن ولي با من خعلي خوب بود! هميشه کلي ازم تعريف مي کرد که چه قدر تکليف هامو منظم و مرتب مي نويسم! :) يه بارم که حال نداشتم و زياد مرتب ننوشتم کلي از دستم دلخور شد... قيچي اون متن رو از حالت نمايش در اورده نمي توني پيداش کني...
    +
    .
    پاسخ

    يني چي الان؟
    + نيکي 
    راستي ، هنر که فيزيک نداره ...
    نه ...چرت گفتم اگه ميرفتم هنر که امسال اينقدر خوش نميگذشت
    پاسخ

    بعله... فيزيک بود و ديگر هيچ :دي انشاءالله تو هم به مقام شامخ طهورا برسي... :دي
    + نيکي 
    منم يه توصيه ميکنم
    پاييز ، برو هنر ، بقيه ي رشته ها عمر هدر دادنه ... والا
    هي پو...
    دلم مي خواد برگردم دوم دبيرستان ، برم هنر ، گور باباي حرف مردم !
    پاسخ

    ولي من دلم نمي خواد برم هنر نيک...
    + پاييز 

    آره ريحانه م از كجا ميدوني ؟؟؟؟
    خب من با انساني چند تا مشكل دارم .
    يكي اينكه معلماي ادبيات پارسال و امسال به شدت به من لطف مي كنن و من از اين كار متنفرم يعني كلا پارسال اگه نود درصد انساني مي خواستم همونم با تمام وجود فراموش كردم چون نمي خواستم يه روزي مايه ي فخر معلم ادبيات بشم . چون سر كلاس تنها كسي كه هر جلسه بايد شعر مي خوند من بودم و الانم منم كه بايد به زور برم مشاعره .
    خلاصه كه اين .
    و نكته ي ديگه هم اينكه خودت ميدوني بچه ها پشت سر إنسانيا چيا مي گن و من نمي خوام دو سال ديگه برگر دم راهنمايي بگن چي خوندي آخرش بگم انساني .
    و ديگه اينكه از دستور زيان و اين حرفا متنفرم :/
    الانم پدرم كنارم نشستن و درباره ي آينده نگري در انتخاب رشته حرف مي زنن .
    و من همين الان يادم اومد كه ما چهارم دبستان يه معلم رياضي نازنين داشتيم كه ما را بسي مورد الطاف قرار مي داد و عاشقش بوديم به معاني واقعي .........
    و خيلي حرف ها ي ديگه .......
    كه از بچگي گفتن رياضي بخون .......
    كه يه زماني همون آدما زدن تو سرم كه چرا اين مسئله رياضي رو نمي توني حل كني ....
    كه من وقتي استرس مي گيرم بايد از صحنه دور بشم .....
    فعلا خدا نگه دار :)
    و ممنون از توصيه ها ....:)
    پاسخ

    سلام عليکم. اونا تو رو خيلي زودتري از اون چيزي که فکرشو بکني فراموش مي کنن! حتي به سه ماه هم نمي کشه که اسمتو يادشون نمياد! اسم منم يادشون رفت همون سر سه ماه تابستون!... به همين راحتي... مطمئن باش مايه ي فخر کسي نخواهي شد.... / انساني مي خونم و هيچي پشت سرم نمي گم! تنها چيزي که ميگن اينه که کار خوبي کرد رفت و وقت خودشو تلف نکرد... وقتي حسرت خوردن هاي رياضي تجربي ها رو ببيني هيچ کاري جز افسوس خوردن براشون از دستت برنمياد و فکر کردن به اينکه چه کار خوبي کردي که بدون اينکه به کسي و حرفش اهميت بدي رفتي دنبال اون چيزي که دوست داشتي :) افتخارمه که برگردم روشنگر و بگم متفاوت با بقيه انساني خوندم :) آخه فقط چهار تا از بچه هاي سوم ب رفتن انساني و بقيه خودشون رو در باتلاق رياضي گم کردن... فعلا زوده اين حرفا ريحانه، يه روز ديگه شايد يه سال ديگه راجع بهش مي حرفيم و اونوقت خودتم مي دوني دوست داشتن معلم رياضي ها يا هر معلم ديگه اي يا حرف ديگران يا ترس از حل نکردن رياضي نبايد رو تصميمت تاثير بذاره و علاوه بر همه ي اينا... هيچي انساني نميشه...:) راستي امروز بهتون کارنامه دادن گويا :دي اون کسي هم که هويتش رو حدس زدي درست گفتي :دي :دي
       1   2      >