• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : تولد بغل دستي قديمي م...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    عسييييييييييييسمي!!!!!
    پاسخ

    سلام خواهر... چطوري؟ :)
    + زهرا. ش 
    اخه اون دفعه يه جوري گفتي درس همه ي زندگي نيست ، که با خودم گفتم : اين پلي مي خواد مي خواد از حالا پشت کنکوري بشه 000
    باشه . سلام گرمت رو به خانم بي ازار مي رسونم .
    پاسخ

    :| بد برداشت مي کني :|

    آزمون ورودي دروغه . دروغي كه تو اين جو نميشه باورش نكرد.
    حتماً زمان شما هم رقابتي بوده.رقابتي كه از حالا منتخب داره.
    آزمون ورودي دروغيه كه بين اين نمره ها و تستا و تستا و تستا و تستا و تستا و تستا و اين مبتكران و جامع لعنتي شنبه نميشه باورش نكرد.


    خ خمسه با بعضيا بدّ لج ميافته.و قبول داري اينو.پس هيچ جايي براي بودنش در حوالي قلبمان ـ حتي ذهنمان ـ نيست.نه مدعي هوشم نه نمره نه هيــــــچ.فقط يه ذره ي خيلي ريزي به اين فكر مي كنم كه هم وزن اشكايي كه من موقع حل كردن سئوالاي المپيادي كه از افراد م ن ت خ ب و شركت كننده گرفته بودم ريختم حق به گردنش باشه.و اين اولين باريه كه ن م ي خ و ا م كسي رو ببخشم.من اگه به كسي نمي خندم صرفاً دليلش نبخشيدن نيست ولي جلوي خمسه قهقهه هم بزنم هر چقدر نمي خوام ببخشم اين حقو.



    با جا گردشي آشنايي داشتم منتها جاي دقيقشو نميدونستم الان يه نكته به دانشم افزوده شد:)

    نه نه نود و نه.......
    آرزوي خيلي بزرگيه كه دوره بيست و چهاريا ذره اي اندازه ي چهار دوره قبلشون ذوق داشته باشن. خيــــــــــــــــــــــــلي بزرگـ .






    آرمان هاي نوجوانى.فراموشي.دور.فرار.تركيبشون تلخه.زياد.من هميشه براي اتفاق نيافتادن اين تركيب دعا كردم .و هميشه هم براي تيكه تيكه شدن اين تركيب دعا مي كنم.



    قول ميدم.
    بزرگـ نميشم همونطور كه دوست داشتني ترين آدمهاي و برم نشدند....
    بزرگـ ها خيلي چيز ها را نمي بينند.خيلي ديده ها را فراموش مي كنند.خيلي خيلي خيلي........
    حتي اگر در عرض يك روز بزرگـ شوند هم اطميناني نيست كه به ياد بياورند خاطره ي ديروز را .

    پاسخ

    ههههههه.... روزگاري خواهد آمد و کساني پيدا خواهند شد که هر روز و هر روز اشکت را در خواهند آورد... و وقتي به خودت مي آيي مي بيني که کيلو کيلو اشک ريخته اي و از همه شان هم گذشته اي.... تا بلکه خدايي هم از ما بگذرد....... يه همچين دنياي داريم ما... جان من از کجا با جاگردشي آشنايي داشتي؟ من آرزوم بود بعد از رفتن ما از راهنمايي اين لفظ جاگردشي نسل به نسل منتقل بشه... البته الان مي بينم که اصطلاحاتي که ما توليدشون کرديم گويا هنوز هم مورد استفاده قرار دارن :دي راستشو بخواي من ديگه ذوقشو ندارم... ديگه نمي خوامش... به جاي جاگردشي دلم مي خواد برم و براي هميشه يه جايي زندگي کنم که آدماش به پاکي روزاي نوجووني باشن... هعي... ول کن اينا رو... مي تونيم راجع به چيزاي بهتر حرف بزنيم... وگرنه اينجا رو غم پر ميکنه...:(
    يه خوشي هايي هست که دلتنگي بعدش دمار آدمو در مياره چقدر خوبه که دوستاي خوبي داري ان شالله خدا برا هم نگهتون داره
    پاسخ

    انشاالله خدا هممون رو تو مسير خودش نگه داره...:)
    + زهرا.ش 
    جواب نداشت دخترم؟
    پاسخ

    ما مث شما دراوردن پلي کپي از لاي کتابا برامون کفايت نمي کنه... کنکور داريم مثلا....
    سلام گلم. نميدوني آدرس وبلاگ جديد حنا رو؟؟؟؟؟
    پاسخ

    حنا؟ :| بي معرفت به من نداده... انگار نه انگار که ارديبهشتي هستيم... :(
    + DD 

    ببين چه مبارکم!!!!!!!!!!!!

    درباره ي من هم بنويسي برگزيده ميشي!!

    پاسخ

    آره دختر تو خيلي مبارکي :دي
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 92 اسفند 8 نوشته شما با عنوان تولد بغل دستي قديمي م به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. دبير تحريريه ي اين انتخاب هما و دبير سرويس آن پروانگي بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    متشکرم :)
    + DD 

    ياد همه اون روز ها به خير

    يادروزي که معلم رياضي منو با تو اشتباه گرفت و با کل کلاس براي رهاييم از دلبستگي هاي دنيا دعا کرد

    ياد کلاس ها ي خط و پروژه اي که بلاشک پيچانده ميشد

    ياد گريه هاي پولي براي نيامدن من به اصفهان سر کلاس زبان سوم

    ياد چهار شنبه هايي که با خنده شروع وباگريه تموم ميشد

    ياد مطلب هايي که پولي مي نوشت و من نميفهميدم

    ياد دست خط زدن هاي سر کلاس شيمي

    ياد دوست خوبم پولي...........................................

    بخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر

    پاسخ

    ياد تو ي ديوونه که مي خواستي نياي اصفهان و بشيني براي امتحان ورودي دبيرستان بخوني....:| من نمردم ديدي... ما برميگرديم... ما به روزاي خوب زندگي برخواهيم گشت.... مگه نه؟ واقعا ياد اون رهايي از دلبستگي ها هم بخير... چه قدرم ما رها شديم...
    + زهرا.ش 

    چند روز پيش حال خيلي از سوما گرفته بود . دليلش هم امتحان هاي مبهم و سخت خانوم " خمسه " بود ... بچه ها براشون خيلي دلسوزي کردن ...

    واقعا خانم خمسه ، اين جوري امتحان مي گرفت ؟؟!؟؟؟

    پاسخ

    اوهوم همين طوري مي گرفت، ولي من ازش راضي م...
    + زهرا.ش 

    بهت حسوديم مي شه ... دعا کن دوران دبيرستان من هم به خوبي و شيريني مال تو باشه !!!...

    پاسخ

    دعا نکن که دبيرستان ت به خوبي و شيريني من باشه... چون نه خوب بود نه شيرين... سخت بود و سخت .... البته شيريني هايي هم داشت... ولي خب ...
    + زهرا.ش 
    يه سوال : حالا چرا " پلي " ؟ چرا اين اسم رو انتخاب کردي ؟ (لطفا درست جوابمو بده .)
    پاسخ

    من اين اسم رو انتخاب نکردم، دوستام برام انتخاب کردن، دليل خاصي هم نداره.
    + زهرا.ش 

    سلام . امروز از خانم بي ازار پرسيدم : مريم رحيمي پور رو مي شناسيد ؟

    بعد با شوق و هيجان گفت : اره ، تو از کجا مي شناسيش ؟

    گفتم : هيچي ، فقط يه دوسته .

    گفت : در هر صورت خيلي بهش سلام برسون !!!!

    پاسخ

    سلام بنده رو هم برسون :) فکر نمي کردم از شنيدن اسم من هيجان زده بشن... ولي راجع به وبلاگ چيزي نگوهاااا... خانوم بي آزار از مخالفين سرسخت وبلاگم بود ...
    حسوديم شد. با خودم فکر ميکنم چه لحطه ديدنيي بوده ها خوشبحالتون دوران شيرين دبيرستان رو قدر بدونيد
    پاسخ

    لحظات دبيرستانم سخت بودن... نه تلخ نه شيرين... سخت...:)