سلام عليكم . بنده به واسطه خوندن كتاب * من او * الان در دوران تحول به سر مي برم . با رفقا قرار داشتيم رفتيم يكي از خرابه هاي اطراف ورامين استغاثه . لوطي گريتو عشقه فقط بپا هواي اين هم شيره ي ما رو هم داشته باشي جون داداش فردا دو دست كله پاچه با زبون اضافي مهمون مني ديدي جون من كشيشكه فرانك فرانك مي زد به جيب اتاق اعترافاتم خوب جايي واسه پول در آوردنه ها راستي مهتاب وقتي مي خنده بوي ياس حياتو پر ميكنه وقتي مي گم مهتاب ته دلم آروم مي لرزه . درويش مي گه به اين مي گن عشق ... ميگه تا عاشق غسل نكرده نفسش مقدسه مي گه دلو تا از دهن نيفتاده بايد آبشو چلوند . اين قاجاري عوضي هم سر كلاس رو اعصابمه ها !! تازگيا هم شدم پيشاهنگ مدرسه ... هفت كور به يه پول . خدا عوضت بده لوطي... ( مثه اين كه اين تحولم زيادي بد نيستا !! )
حالا بريم تو نخ استغاثه : استغفرا.. استغفرا.. ....