• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : پرواز
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چقدر اين يونوليت بر هاي خانوم قادري مهم
    پاسخ

    خعلي...
    + بوته گوجه فرنگي، زيرخط فقر 
    نه. تنهايي. طعمي که با پرز پرز چشايي زبانم حسش مي کنم . . .
    پاسخ

    نه من تنها نيستم بوته ي گوجه فرنگي! خودت تنهايي....
    خوشبختيم پو ...
    حتي اگه سال آخر باشيم ... با يه عالم استرس براي كنكور ........




    :)
    پاسخ

    سالآخريا.... (لطفا اين کلمه رو سرهم بخون...) آدرس وبلاگ سومي هايي که بود که وقتي ما اول راهنمايي بوديم سوم بودن. و من و قيچي و ياسمن مي رفتيم و سر کارشون مي ذاشتيم و مي اومديم تو مدرسه تعريف مي کرديم و کلي مي خنديديم! يه مدت بعدش هم پاکش کردن... غم انگيزه... اونا ديگ دو سالي هست که سالآخري نيست....ولي من تاکيد مي کنم من استرس ندارم مها...تو هم نداشته باش لطفا :*
    چرا :)
    خوشبختييييي ....
    پاسخ

    تو هم خوش بختي عار... ما همه به طرز انکار ناپذيري خوش بختيم!
    سلام عزيزم
    چقدر وبلاگ شاد و اميدوارکننده ات رو دوست دارم.
    روياي پرورشگاه يه کم سرد بود، بهتر از اون يه خونه شاده با يه عالمه بچه و يه مامان خوشحال و سرزنده که براي همشون يه بازي و برنامه هيجان انگيز و جذاب داره.
    اين هم از دسيسه هاي استعمار بود که اين روياها رو از ما گرفتن...
    پاسخ

    سلام خواهر خوبم، ببين من چه دختر خوبي ام... پيش دانشگاهي ام و يه عالمه شاد و اميدوار دهنده! (يادته از اتاق بيرونم کردي علي از پنجره اوردم تو چون شلوغ مي کردم و نمي ذاشتم درس بخوني؟ :دي) خب شما که ازين رويا فقط يه دونه شو داري.... نمي شه که...:(