سلام عليکم:-) متشکرم:-)

سلام :) ما يه رفيق داريم که وقتي بعد از مدت ها که ازمون هيچ خبري نمي گيره بهش مي زنگيم ميگه ئههههه باور کن همين الان مي خواستم بهت زنگ بزنم! شده حکايت خواننده هاي ما که درست وقتي نظرارو مي بنديم مي خواستن نظر بدن! :دي

نه مردم هميشه بي حوصله نيستن... فقط گاهي بي حوصله ان... وقتي اين بي حوصلگي طولاني ميشه رو منم تاثير ميذاره... مث يه گوله ي انرژي منفي....

سلام عليکم. تکليفشان اين است که نظر بگذارند مطالبمان را نقد کنند! بلکه بهتر بنويسم!

/و پاييزِ من/اتفاق زردي‌ست/که مي‌تواند/ناگهان در آغوشِ هر فصلي بيفتد! /حالا تو هي به من بگو /بهار مي‌آيد... حالا تو هي به من بگو بهار مي آيد...................

عارفه منم بي حوصلم! منم خيلي بي حوصلم... منم اين قدر بي حوصلم که مي خوام همين جا وايسم و داد بزنم و بلند بلند گريه کنم... من بي حوصله م! مي فهمي؟!

چه قدر جاي شما خالي بود خانوم کريمي.... امروز که داشتم با مسئولاي مدرسه دعوا مي کردم، مي دونم اگه شما اونجا بودين طرف منو مي گرفتين! من مي دونم که شما هم تاييدم مي کردين. اگر شما ناظم يا مشاور ما بودين لازم نبود داد و بيداد کنم و بحث کنم و بحث کنم. مي شستم و خيلي راحت توي معاونت و براتون ماجرا رو تعريف مي کردم و شما هم تاييدم مي کردين... وقتي داشتم با ناراحتي از پله هاي مدرسه پايين مي اومدم فکر کردم که اگر آدم بزرگ هاي دوست داشتني زندگي م اينجا بودن ( که يکيشون هم شمايين) حتما باهام موافقت مي کردن.... بهشت حتما بايد جاي خيلي خوبي باشه... نه؟!

وبگذر داشتم! کدش پريد. رمزشم يادم رفت. الانم که مي خوام دوباره ثبت نام کنم ميگه ايميل شما قبلا ثبت شده. حوصلشو ندارم. چندان اهميتي هم نداره.

من آدم حسابي نمي خوام... من آدمايي رو مي خوام که بدونم به يادمن و بهم اهميت مي دن... :(

سيزده مهر؟ امروز چندمه؟ نمي دونم.... خليل آن بود ازش پرسيدم... هنوز جواب نداده... صبر کن.... امروز يازده مهره.... و شنبه ميشه سيزده مهر....

خيلي ناراحتم :(

بذار شاد تصور کنه... اشکال نداره....

:(.... خيلي درد بديه!

تبسم من خيلي ناراحتم! اين قدر که داره گريم ميگيره...