• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : نيمه ي ماه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ليلا 
    خودت بايد متوجه مي شدي که همون قبليه...
    عنوانش که تغيير نکرده بود.
    چون نوشته ام رو دوست نداشتم براش رمز گذاشتم!!!!
    پاسخ

    ملتو کنجکاو مي کني! نچ نچ نچ....
    + ليلا 
    سلام رحيمي پور...
    رمز: امروز
    پاسخ

    دستوري؟ من باهات شوخي دارم؟ اينو که يه بار خونده بودم!! رمز هم نداشت اون موقع!

    من كشته مرده ي اين گذشته ي شيرينم:)) تازگيا ياد سيب داريم هلو داريمم افتاده بودم:)) يني اصن ي وضي م من:))
    پاسخ

    باورت ميشه کاشي اول دبيرستان سر کلاس ديني سيب داريم هلو داريمو خونده؟ يني وقتي من براي ريحانه خوندمش! گفت تکراريه! ولي با اون شعر "داريم مي ريم اصفهانو چمدونتو جمع کن بدو!" خيلي حال کرد :دي

    وااااي عاشقتم ك هر از گاهي اين نكته هاي ناب گذشته رو ب ياد من مياري:)))

    واااي نسيمو يادته؟ گير داده بود ي مدت؟ يك شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم از پنجره منو ديدي همچون گاها خنديدي واااااااي :)) بعد اين وايو با اون لبخندش مي گفتم دستشم جلو بود:)) جلسه آخر ديني 1 رو يادته تو چمنا دراز كشيديم؟:))

    آخ آخ ...رننه رنننه:))
    پاسخ

    وااااي عاري! جلسه آخر ديني رو يادم نبود :))) ولي يادمه که فاطمي رو به زور برديم تو حياط و برگشت بهمون گفت که گاهي اوقات دلشو شکستيم! بيچاره... اين آخرا اين من از تو توقع نداشتمو سر کلاس جغرافي بين هر دو تا کلمه ي معلممون مي خوندم! بيچاره گريش مي گرفت! هر چي مي گفت من شروع ميکردم مي گفتم به به چه چيزي... چه کادوي تميزي... گذشته ي ما گذشته ي شيريني است خانوم فخار....

    سلام:):*
    پاسخ

    سلام به روي ماهت، دو چشمون سياهت...من از تو توقع نداشتم تو از من گل مي خواستي من نداشتم... يادته عاري؟ حالا نعنا و ريحون حالا کادو رو بچرخون... رننه رنننه.....
    + نيکي 
    پلي جانم
    شماها تعطيل شدين ؟
    اگه شدين يه ذره ب فکر ما بدبخت ها باش ک جونمون داره با اين روزه ها وسط اين گرما تو مد
    مدرسه درمياد!
    اگه نشدين هم کوتاه بيا...استثنا امسال از اين دعا ها نکن و اجازه بده زود تر تمون شه ...
    پاسخ

    ما ديروز تعطيل شديم نيکولي! حالا ماه رمضون يا غير ماه رمضون جونمون تو اين گرما در مياد! بايد بگيم خدا يه ذره فتيله ي اون خورشيد بکشه پايين! ميگما... کاش تو خونمون حوض داشتيم!
    + ف.س 
    عبد اگر عاصي باشد که عبدالله نمي شود! (عبدالنفس مي شود!) ...
    :|

    پاسخ

    الان اومدي اينجا به من بگي که عبدالنفسم؟ خب دستت درد نکنه! والا!
    + مهر 
    به به پلي خانووووووووووووووووم! خوشم مياد از اين نوع تنبيه کردنت
    در ضمن عيدت هم مبارک
    پاسخ

    عيد شما هم مبااااارک... ولي کدوم تنبيه کردن؟ من که کسي تنبيه نکردم...
    سلام خواهر
    کامل نبود. اشتباهي گذاشته شده بود.
    کاملش کردم و دوباره گذاشتم.
    بخون حتما
    پاسخ

    چشم عزيزم:-*


    كجايي عزيز دل نقل و نبات؟

    دلم تنگ شده واست حسااااابي.....:(

    عيدت مبارك پلي من!!

    متن پايين ديوونم كرد....وقتي كلمه "ميشداغ"رو ديدم آتيش گرفتم

    پاسخ

    عزيزم... عطيه... همينن امروز مي خواستم بيام بهت نظر بدم.. همين جام.... کمي نزديک، کمي دور...:-)
    بازگشايي صفحه ي نظرات رو تبريک مي گم:دي
    عيدت هم مبارک:)
    حالا که جزو پيشي ها شدي يه وقت کمتر ننويسي! از اونجايي که آدم زير فشار پيش دانشگاهي آب هويج مي شه،نوشته هاي نارنجي خوشمزه اي توليد خواهد شد،نظر دادنش هم با ما!
    پاسخ

    من که دارم مي نويسم! شما کمکاري پي کنين و مجبور ميشم نظراتو ببندم که تضعيف روحيه نشم... ولي مطمئن باش ک يه پولي هيچ وقت کمتر نمي نويسه.... من همچنان و با قوت اينجا هستم. گرچه احساس آب هويجي نمي کنم... ولي دلم مي خواد نارنجي باشم:دي