خدا شهيدت کنه پولي! قلبم تند تند مي زنه .نفسم بالا نمياد .
يه صدايي از ديوار همسايه بغلي مون مياد ، همون خونه اي که هيچ کس توش زندگي نمي کنه ...
خدا شهيدت کنه پولي!
دارم سنگ کوب مي کنم ... هم الان سکته زده وقالب تهي خواهم کرد! با هر صدايي که از ديوار بغلي مياد دلم مي ريزه ...
هتفون تو گوشمه و نشستم پاي کامپيوتر...اتاق سبز شد! آدماي سبز .... يکي ..يکي ش...شد...شدن ...
جيغ مي زنم!
دارن ميان طرفم ....
آخ ! نزن بي شعور! ....
خدا شهيدت کنه پولي ... آدم سبزه داره مي زنتم!....لولو هم اومد کمکش ! جاي دمپايي تغيير کرده ... اين جن ديوونه هه چقدر شبيه توئه! ولي حتما خودشو شبيه تو کرده که منو گول بزنه ! ولي من که گول نمي خورم !...سايه ي وزنه بردار ...کينه وايستاده هي داره مي گه : اِاِاِ!... واااااااااي ! خدا شهيدت کنه پولي!......به ليلا فکر کن هدي جان
