وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
شکر...
نظرات :
0
خصوصي ،
31
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
هدي
خوش حالم که مي شينم سر کلاس آقاي طباطبايي که وسط درس دادن ، ميرسه به يه بيت و از خود بي خود مي شه و فرياد مي زنه : عاشقان فاتحانند!
بلند ميشه ، راه مي ره و مي گه : تو هر زمينه اي عاشقان فاتحانند ... تو همه ي دنيا ، اسم عاشقاست که جاودانه مي مونه ...
مي گه : اگه اسم انيشتين هنوزم بين زبونا هست ، علتش اينه که عاشق بوده ...
و از بين عاشقا ، بهترين هاشون جاودانه مي مونن ... بين همه ي عاشقا ... اسم مجنونه که مي مونه ... اسم فرهاده که مي مونه ...
تو همه ي دنيا ،
عاشقان فاتحانند
. تو فيزيک ، تو ادبيات ، تو کنکور ، تو درس ، تو تجارت ...
پو ؟ ما خودمونو نجات داديم . نه ؟!
پاسخ
هدي خيلي دلم گريه مي خواد..... الانم خيلي احساس خوبي دارم... احساس يه نفر که رسيده به قله ي کوه بعد پرچم زده اون بالا.... نمي دونم....