وبلاگ :
من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
يادداشت :
475
نظرات :
1
خصوصي ،
15
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
قاصدك خانومツ
واااااي !
جامدادي عبدو ......
تلفناي تو ...وااااي ......
بايد پاسخگوي استرسي ك وسط خواب بم وارد كردي باشي ....
اوف...
ميدوني چققققد كار دارم؟:((
پاسخ
پاسخگوي استرس من کيه وسط حياط مدرسه؟ که عبدو و قيچي يه ساعت سرکارم گذاشته بودن که بيا بريم نشونت بديم جلسه است که به خيال خودشون من نگران نشم! تازه قيچي مي گفت هنوز هم اعتقاد داره بايد بهم مي گفته جلسه است ... انگار من شعورم قدر گوجه فرنگيه که متوجه نشم!!! خلاصه عاري.... اوضاعي بود... از اون بد تر سر نماز بود... ووووووي ... اين موجود داشت منو ديوونه ميکرد... همزمان مي خواستم اون رو هم بکشم(معرف حضورت هست ک کيو ميگم!!!) کلا وقتي عصبي مي شم دلم مي خواد بهش بپرم. بعدشم رفتم سر کلاس روان شناسي تا مي تونستم با معلم روان جروبحث کردم.... حالا هم........ هعي....
+
هدي
فلفل چي مي گي ؟
تعداد نظرا مهم نيست؟؟؟
برا من يه چيزيه شبيه اکسيژن . يعني تا اين حد حياتي!
پاسخ
فلفل وبلاگ نداشت هدي... وقتي سوم ب اي بوديم... نمي فهمد کمابيش....
+
هدي
ولي پو ، من دلم مي خواد برقصم . اون قدر آرام و نرم ، که ديگه هيچ کي نبيندم . پو ... تصوير سازي کن لطفا ! و به شاعر اين قطعه ي محشر، آفرين بگو .
معلومه که عطسه هاتو دوست دارم . يه موقع هايي سر امتحان دلم مي خواد باشي و جلسه رو منفجر کني . دلت برام تنگ شده ؟
پاسخ
هدي منم دلم مي خواد يه شنل نامرئي داشته باشم... برم زيرش قايم شم... يکي برام مي خري؟... هر وقت سر امتحان و کلاس عطسه مي کنم ياد تو و نرگس مي افتم... و خانوم خمسه که دعوام مي کرد و من آدم نمي شدم...
+
منصوره فارسي
سلام پلي...!
من همش به مامانم ميگم همهممون ديوونه ايم! باور نميکنه...!
تازهشم... در نظر ديگران ديوانگيه... به نظر من عاشقيه...!
مثلا اگه دوست داشته باشي زير بارون راه بري و سرتو بالا بگيري که بارون تو صورتت بخوره و دهنتو باز کني که يکمم بارون بخوري، ديوانگيه...؟! نه خير! عاشقيه...
يا اگه يه دختر کوچولوي چادري رو وسط صحن شاه عبدالعظيم بگيري بوس کني...؟!
يا حتي ! در حال برگشت از موزه جواهرات ، در فکر دفتر نوشته هاي خصوصيت که الان دست معلمته، رو به پنجره با لحني سوزناک " ياهاهاهاهاهاي هاي هاي " زمزمه کني...؟!
نه خير ! همشون عاشقيه...
تو که قضيه ي نارنگي قورت دادن منو ميدوني...!
همشون عاشقيه... عاشقي نباشه ، مجنوني هست...!
ما جوجه مجنونيم...!
پاسخ
سلام منصوره! ديوانگي مي تونه اينم باشه که من هدي (اون دوستم که باهامون اومد جنوب) رو اشتباهي عارفه(اوني که اومد جشنواره ي کاوش) رو برعکس به تو معرفي کردم :)) ديروز تازه فهميدم! من نارنگي قورت دادن رو خبر ندارم.... من فقط مي دونم که از يه کلاسي اومدم که معلممون رو مجبور مي کرديم بادکنک پر از آب به سقف کلاس بکوبه و ماشين حسابامونو چال مي کرديم و عاشقي مي کرديم.... هعي منصوره... امروز رفتم کهف الشهدا برنامه بود... نبودين که... خيلي معرکه بود... خيلي....
+
to0ofan
بالاخره درسش کردم....خودم باورم نميشد ک اينکارو انجام دادم...مامان نجمه کوچولو...
پاسخ
واااااااااااااااي مت مت..... دوست داااااااااارم.... واسه نونش هم کسره بذار! :دي(شکلک دستور دادن!)
+
فلفل نمكي
منم اينجام پو ....
تعداد نظرات مهم نيست ...
هس پو ؟
تنها در ميان تن ها ....
پاسخ
آره هستم فلفل... اينجا نشستم توي اتاقم و با خودم مي گم کجايي ليلا.... کجايي ليلا.... نيستش بهش بگم بخند ليلا.... و بخنده و من از ذو ق خنده هاش بميرم....
+
هدي
منظورم از جامدادي، ماشين حساب بودم .
امروز صائب و رودکي رم باهم اشتباه گرفتم . يني داشتم راجع به رودکي حرف مي زدم ، ولي منظورم صائب بود .
فک کنم خل شدم.بيشتر از هميشه
پاسخ
هدي منم امروز داشتم تو سرويس آرايه مي خوندم... يني يه لحظه هم نتونستم حواسم رو جمع آرايه هاش کنم به معاني و تعبيراتش نيندشيم و واسه خودم خيالبافي نکنم!
+
بلاي آسموني
سلام
آخي چه با مزه نوشتي:)
واقعا زنگ تلفنت،صداي گنجشکه؟چه جالب:)
از اينجور آدما که رفتاراي متفاوت از خودشون نشون ميدن بسي خوشم مياد:)بدجور برام لذت داره دوستي باهاشون:)
اولين باره فکرکنم به وبت ميام:)
موفق باشي:)
پاسخ
سلام عزيزم... متشکرم :) نه اولين بار نيست که مياي. قيافه وبلاگم خيلي عوض شده. قبلا بهم زياد نظر ميدادي :) من پولي ام ديگه :)
+
هدي
ميرم پيکسل نيکي رو بزنم به مانتوم،
يه قرص براي بند اومدن اين عطسه هاي ديوونه کننده بخورم ،
برنامه مو نذازم ،
درساي مونده مو نخونم ،
اتاقمو جمع و جور نکنم ،
در آرامش بخسبم.
و تو را که عشق نداري تو را رواست ، براي خودم بخونم .
بدرود
پاسخ
عزيز هو... من عاشق عطسه کردنتام! تو هم عاشق عطسه کردناي سر جلسه ي امتحان مني... مگ نه؟
+
هدي
موسيقي عجيبي ست مرگ.
بلند مي شوي
و چنان آرام و نرم مي رقصي
که ديگر هيچکس تو را نمي بيند
پاسخ
نرقص حدايتي... زشته... نرقص...
+
هدي
عاشق اين پستاي امتحاني تم که اسمشونو مي ذاري: "."
من انگشتامو الکي رو دکمه هاي کيبرد فشار مي دم ، آخرش يه همچين چيزي ميشه: يبليبل(اگه تونستي بخوني!)
(از کد امنيتي هم نفرت دارم . دقيقا به اندازه ي همون روزاي اول که تازه وارد دنياي پارسي بلاگ شده بود . و رفتم به پشتيباني گفتم برش دارن . )
پاسخ
منم هميشه کلي به خودم افتخار ميکنم که خيلي تميز و مرتب يه نقطه مي ذارم و مثل تو و قيچي دستمو نمي ذارم رو کيبورد و هر چي شد تايپ نمي کنم! بعله!
+
هدي
مي توني ماجراي مرگ غم انگيز و خاک سپاري غم انگيز تر جامداديـ ت رو هم به پي نوشت 2 ت اضافه کني ،
تا عمق فاجعه درک بشه .
پاسخ
هو جا مداديم رو به خاک نسپردم. جامدادي که خاکسپاري نداره. ماشين حسابمو به خاک سپردم! يه چند وقت بعد هم ديدم سنگ قبرش رو اوردن تو دبيرستان ديوونه ها! مونده بودم چه کسي و به چه دليل اون سنگ به اون گندگي رو جا به جا کرده....
+
هدي
مغبچه اي مي گذشت ، راهزن دين و دل ، در پي آن آشنا ، از همه بيگانه شد ...
پاسخ
بلدم حدايتي!
+
هزار
هزاران سلام دارن ... :)
پاسخ
سلام عليکم....
+
غزل ِ صداقت
چه کيفي کردم از خوندن ِ اين پستت ...
يني کِيف ها ... بدجوووووووور هم ...
پاسخ
خوشحالللللللم.....:-):-):-):-):-):-):-):-)