اوا

سلام.
من که خاله بودن و با هيچي تو دنيا عوض نمي کنم.
شايد باورت نشه ولي به بچه برادرم هم دارم ياد مي دم به جاي عمه بهم بگه خاله.

منم خيلي خوشحالم که وبلاگت سفيده ..

خاله بودن خوب نيست......





خاله بودن عاليست.....

من که ديگه شدم يه خاله ي بين المللي...DDDDDDDDD:

اما خاله واقعي بودن يه چي ديگه ست...راس ميگي.....
مخصوصا خاله دوتا فسقلي بودن......مخصوصاتر اون فسقلي تره که جديدا زل ميزنه به پرده اتاقم و با گلاي روش حرف ميزنه...بعد غرق در عالم خودش دستشو تا مچش ميکنه تو دهنشو ملچ مولوچ ميخورتش....

سلام خاله...
ميگم ! اون موقعي که تو داشتي اين پست رو ميذاشتي ما داشتيم آزمون مي داديم....!
واقعا خاله بودن حس محشريه...!
حتي اگه مثل من ، خاله ي واقعي نباشي و فقط به صورت قراردادي بهت بگن خاله...!
البته عمه بودن هم خوبه... ولي خاله بودن قشنگ تره...!
اصلا همين خاله بودن، خودش انگيزه است...!
شايد علي که بزرگ تر شد، هوس کرد سري به وبلاگ قديمي خاله بزنه...! آخ که چقدر خوشحال ميشه...! بعد مياد ميپره بغلت و ماچ ماليت مي کنه...!
:)

يعني تو 75 اي هستي؟چه جالب

آخي
خاله پووووو :)
ما اينجا نقش ِ روح رو بازي ميکنيم توي وب ِ سفيدت ..دي
اوهوم..خوبه که وب ِ آدم سفيد باشه..
قالبشو ميگما
دلش که بگيره
زل ميزنه به اون سفيدي ها
براي ِ دل ِ خودت هم بنويسي انگيزه اَش بدجوووووور مي آيد

من هيچ وقت خاله نميشم ، پولي .

راستي علي بهت مي گه : خاله پلي؟