• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : بازنشر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    شايد تو فکر ميکني حواس ِ فيروزه به نوشته هات نيست
    فقط يه احتمال ِ پو :)

    پاسخ

    نه ... فيروزه رفته غزل... فيروزه يه انعکاس بود... که يه برق زد و رفت...
    اين قدرا هم اينجا سکوت نيستا
    نيگا :)
    پاسخ

    نه سکوته... اون قديما که نبودي. من هر روز آپ ميکردم هر روز هم 100 تا نظر داشتم... شاهدش بين همين آرشيوم هست... ببين ...:(
    چقــــــــدر عميق بود!
    عمقشو گرفتم.........
    پاسخ

    خوشحالم...:)
    اينطوري بگي همش ميام واست نظر ميذارما
    پاسخ

    خب بيا... اشکالي نداره که... منم دلم وا ميشه ميون اين همه سکوت سکوت سکوت... چرا دگر کسي هواي هروله نميکند؟
    لطيف تر از اين ميشه پو ؟
    فيروزه کوچولو ....
    پاسخ

    عزيزم... نه فلفل نميشه... لطيف تر از "اين" نميشه... :(
    حواسم نيس
    بايد دوباره بيام بخونم اين پستتو
    پاسخ

    غزل تو نبودي من ميان همين قلم و کاغذ دق مي کردم.... :(
    خيلي قشنگ بود
    همون دفعه اول هم ک نوشته بودي و خوندم به نظرم خيلي قشنگ اومد.
    پاسخ

    اوهوم خيلي قشنگ بود.... :)
    چه حسي داري از اين که فيروزه تو ميشناسم؟!
    پاسخ

    نه هو نمي شناسي... منم ديگ فيروزه رو نمي شناسم....