تكه اول را خواندم آمدم نظر بدم كه يك وقت يادم نرود.
مريم گلي خودم كلي گريه كردم وقتي اين ها را خواندم آن هم در اين روز عزيز روز نيمه شعبان كه همه خيال مي كنند كه به ياد آقا هستند و هيچ كس به يادش نيست. در اين روز جمعه كه همه حرفهايمان شده شعار شده شعر شده دروغ شده ريا... پيامك هاي قشنگ براي هم مي فرستيم و همه پوچ و تو خالي و بي ارزش حالم از تمام اين پيامك هاي تبريك با آن شعرهاي دروغشان به هم مي خورد. اينجا هيچ كس به ياد آقا نيست اينجا هيچ كس آقا را نمي شناسد كه به يادش باشد اينجا همه به فكر خودشان هستند. اينجا آن قدر مردم دغدغه و مشكل دارند كه اگر آقا را هم بخواهند براي رفع مشكلاتشان است اينجا مردم وقت ندارند يك دعاي فرج بخوانند از ته دل اينجا مردم نمازهايشان را هم براي رفع تكليف مي خوانند اينجا اگر كسي به ياد آقا باشد مسخره اش مي كنند دستش مي اندازند به او هزار برچسب ناجور مي زنند همين است كه آنها كه درد دارند صدايشان در نمي آيد مي روند در چاه ها فرياد مي كنند اينجا...