• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : سفر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    قيچي اين کارو کرد آيا؟:دي
    پاسخ

    نه بابا! تمام سفر خودم مراقبشون بودم! يه ساعتم بايد بهش تذكر مي دادم كه زياد تند با جانماز و تسبيح من برخورد نكنه! آخرشم انقدر كيفم را با اين محتويات رو دوشم كشيدم شونه درد گرفتم خونه نشين شدم! :دي جاي اينكه كمك كنه وسايلشم گذاشت تو كيف من گفت خوشش نمي ياد كيف بياره! مي بيني دوستي رو ؟ :دي