وااااي...
ديدي..ديگه اسماي جديد اومدن وبت ...
ديدي...
من نيستم نرگس نيس ديدي نيست..
هدي نيست..
جات خالي پولي...
نمياي ي رور ب ما ها سر بزني..
دوربين هاي روشنگرو ببيني ..
دستشويي با کلاسمون رو ببيني
کلاس زيست جديد رو ببيني ک براي ديدن صفحه ي پروژکتور لازم نيست چراغ رو خاموش کنيم
يا اين ک اين اول را نگاه کني ک تو حياط مي رقصن...
يا فوتبال امريکايي ما رو نگاه کني
يا يخ بازي ها مون رو
...
آخ نيستي دلم برات شده اندازه نخود
شايدم ب قول دوستان اندازه ي نخي ک قراره سوراخ جوراب مورچه رو بدوزه...
هعي...
راستي اولا انشا دارن باور مي کني...
با کي ؟ با خانوم کاظمي خودمون
هموني ک بردمون حياط دايره اي نشستيم شروع کرديم ب خاطره نويسي...
...