• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : 396
  • نظرات : 0 خصوصي ، 32 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    من مخالفم!!!

    من با پايين کشيدن گشت ارشاد کاملا مخالفم!!!

    فيلمشو ديدم و بعد مدتها بدم هم نيومد از فيلمش!يا بهتره بگم ک هم خوشم اومد!
    الان ب سطح پايين بودن کلاه قرمزي هم گير ميدن!ولي به نظر من در حد خودش خوب بود و بي نظير مثل هميشه:دي

    سطح سينما اومده پايين و انتظار هم کمه ازش واسه همين با ديدن کوچک ترين چيزي ممکنه کلي ب وجد بيان!مثلا من ضد گلوله رو ديدم انقدر که مي گفتن خنده دار نبود و با اينکه ته داستانش الکي بود ولي بدون "حرف" تموم نشد.يا مثلا خوابم مياد اينکه توش اکبر عبدي نقش ي زن رو بازي مي کنه در حد طنز و فيلماي الان نقطه ي قوته.فيلمشو نديدم البته نظري نميتونم بدم راجع ب خود فيلمه.

    ذائقه ها عوض نشده فيلمي در حدش وجود نداره براي همين فيلمايي ک براي وقت گذروندن کمي بهتر و قابل تحمل ترن بيشتر مي فروشن.مردم هم ترجيح ميدن اين وقت گذروندنشون صرف ديدن فيلم طنز شه ک لااقل ي کم بخندن تا اشک شون دربياد.(البته اينکه اين طنز ب چ قيمتي هم باشه رو هم قبول دارما!)مثلا ميرن کلاه قرمزي رو مي بينن بجاي بي خداحافظي البته کلاه قرمزي نوستالژي و اينا هم هس طرفدارش بيشترم ميشه.

    البته حکايت کلاه قرمزي کاملا جداستا!!:دي

    بحث سوپر استار هاي سينما هم مطرحه. مثلا فيلم نارنجي پوش بخاطر حامد بهداد يا ليلاحاتمي ميفروشه توي زمان خودش ب نسبت بقيه ولي در مورد فيلم وقتي همه خوابيم بهرام بيضايي اين اتفاق نمي افته در حاليکه ب نظر من وقتي همه خوابيم هم داستان جذاب و خوبي داره هم توش "حرف" هس ولي نارنجي پوش رو نميدونم چيجوري روشون شده فيلمنامه ش رو بنويسن چ برسه اينکه بسازنش!!!:))

    مردم خيلي هم مقصر نيستن!

    پاسخ

    اتفاقا خيلي هم مقصرن. وقتي از فيلم هاي بي محتوا و بي داستاني مثل خوابم مياد اين طوري استقبال مي شه و فروش ميره كارگردان ترجيح مي ده آت و آشغال توليد كنه و اونم با كمترين هزينه و بيشترين سود و استقبال رو داشته باشه! يه زماني طنز هاي تلويزيون ما چيز هايي بود مثل متهم گريخت و پاورچين و خانه به دوش كه حتي اگر توش مشكلاتي وجود داشت داستان خوبش اونا رو پوشش مي داد. لااقل هر چي توش گفته مي شد تو دلت نمي سوخت. ولي واقعا الان طنز هاي الان مثلا چمدان و خانه ي اجاره قابل مقايسه اند؟ وقتي از اين فيلم ها استقبال مي شه و لوده بازي و مسخره كردن هر چي بيشتر تو سينما تلويزيون رواج پيدا مي كنه تا به جايي مي رسه كه همه طنز رو به لوده بازي تعبير مي كنن اونوقت ما چه انتظاري از سينما داريم؟ و اين دليل ديگه اي داره به جز تغيير كردن ذائقه هاي ما؟ من نه كلاه قرمزي رو ديدم نه گشت ارشاد رو (اين مطلبو فقط به بهانه ي گشت ارشاد نوشتم نه براي اون) ولي به نظرم كلاه قرمزي با همه ي شخصيت پردازي هاي خوب و قوي اش اگر داستان نداشته باشه باز هم خوب نيست. يا مثلا همين استقبال از سوپر استار ها! واقعا اگر مردم از چهره ي گلزار و اين دختره الناز شاكر دوست استقبال نمي كردن كسي جرات مي كرد با كمترين هزينه تو و من رو بسازه تا بيشترين فروش رو داشته باشه؟