• وبلاگ : من هم يك روز بچـــــــه بودم...!
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    بالاخره شکننده شدي يا انعطاف پذير؟

    (البته پو هيچ کس به پاي انعطاف پذيري من نمي رسه !!)

    - پس نيکي مخترعش بوده ، باشه .
    پاسخ

    من شکننده شدم ولي شونطده سالگي انعطاف پذيره... هو؟ تو انعطاف پذيري يه سال گذشته رو يادآوري کنم؟
    + نيکي 
    خودم دقت نکرده بودم که اين همه ، همه دقت دارن
    هعي پو ...
    پاسخ

    اصلا اون موقعي نوشتم که از پو خوشم مياد که تو داشتي دلداري مي دادي و هي مي گفتي پو پو ...
    خاصيت ِ 16 سالگي همين است ...
    ولي هيچوقت نميشکند ...
    هيچوقت ...
    پاسخ

    اوهوم ... هيچ وقت نمي شكنه... من يه سوم ب اي ارديبهشتي 16 ساله هستم كه هيچ وقت نمي شكنم.... فقط كش ميام و خم مي شم و گره مي خورم و ... ولي هيچ وقت نمي شكنم... :)

    آه خداي من...

    از اين ب بعد همش همين جوريه

    پاسخ

    از اين به بعد چي يادداشت هاي من؟
    واقعا که !
    خوبه من اولين بار-اون موقع ها که بغل دستي سوم ب ايم بودي- هي پو صدات زدما .
    حالا عاشق نيکي شده
    روزگار بي صفت !
    پاسخ

    عزيز دلم... تو هي پو صدام نمي كردي تو گوشه ي كتاب دفترام هي مي فقط مي نوشي‏ پو...! منم برات مي نوشتم هو...! يادته؟ كسي كه هي پو رو گفت خود نيكي بود.... در هر حال فرقي نمي كنه تو و نيكي نداره ...
    + گندم 

    ..... تاب بياور شانزده سالگي ت را ! داستان همان جايي تمام مي شود که خدا با کاسه يي پر از گل سرخ منتظر ايستاده ....

    قدرت قلمت را شکرگزار باش ..... البت نه با غر زدن .... هوم پو ؟!!

    پاسخ

    غر؟ شايد هم غر زدم .... :(
    هي.....پلي///و......اينجايي که الان همه بهت ميگن پو بذار من تک باشم هي پلي.....هي پلي....بابا پلي ياد خيلي چيز ها بخير....ياد مسابقات شگفت انگيزمون//
    پاسخ

    هي ضحي! منم بهت گفتم كه ياد اونجايي كه خالي مونده و مني كه رفتم به خير... و هممون پياده شديم و رفتيم يه گوشه ي اين دنياي فاني فاني فاني ... هي ضوي....
    صدات زدم که خوش حال شي ، پو !
    پاسخ

    ممنونم مهربونم : :
    منم انقد خوشم مياد نيکي صدات ميزنه
    هعي پو! :) ...
    پاسخ

    راست ميگي؟ من عآاآااشق هي پو گفتن هاي نيکي ام....
    پو؟
    پاسخ

    جان پو عزيزم؟
    + هزار 

    شايد شما هم نمي دوني يا شايد شما يي !!!!

    نفهميدم چي شد ... تقصير اين نيست که ميم ميتونه مخفف هستم و هم ادامه يه من هم باشه !؟

    پاسخ

    شايد من هم نمي دونم. :دي... كلام منم ايهام داره. :)
    + هزار 
    kld n,kl !
    پاسخ

    شايد منم ...
    + هزار 
    خيلي نمي تونم آمين براي اون دعات بگم !!!
    پاسخ

    خب اگه مدعي نبود كه بد نبود؟ بود؟
    + هزار 

    نه !

    اين ماييم که مدعي رو در جايگاه مدعي به کار مي بريم ...

    وگرنه مثلا ميشد به جاي بلبل اسم اون پرنده مدعي باشه و ما به آدمي که ادعاي چيزي رو ميکنه بگيم بلبل !!!!

    نمي دونم !

    مدعي خواست که آيد به تماشاگه راز

    دست غيب آمد و بر سينه ي نا محرم زد !

    چقدر اين شعر منو غرق ميکنه !!!!!

    چقدر !

    پاسخ

    حالا كه فعلا مدعي مدعي ايه... خيلي بد هم هست... هميشه هم بده ... كاش هميشه دست غيب مي آمد و بر سينه ي نامحرم مي زد و ....................................
    + هزار 

    البته من بيشتر وقتي رو ميگم که کسي جزو همه حسابم ميکنه !

    ( توي پرانتز : همه ي کلمه ها خوب هستن ، بستگي به استفاده و تلميحي که دارن .... احساس رو برانگيخته ميکنن )

    پاسخ

    هر دو تاش بده! شايد ولي بعضي هاشون خوب نيستن. مثلا مدعي... مدعي هميشه بده!
     <      1   2   3      >