گلي تو با اوي استثنايي !
سعي کن بفهمي ...
چقدر خسته باشم خوبه ؟ ... آه پو خرابم . خراب .
چرا نداره ! هيچي هم نشده ! خيلي هم حال داد امروز . رفتيم نمايشگاه . اين غرفه هاي مشاوره تا مي ديدنمون صدامون مي کردن ، يه سااااااعت تمام برامون قصه مي گفتن و نصيحت و اين حرفا . چند قدم مي رفتيم جلو ، دوياره روحانيا کشف مون مي کردن ... تقصير حسينه با اين قيافه ي مثبت امام صادقيش ... باز خدا رو شکر هر کدوم از اين اتاقکاي مشاوره يه خودکار اشانتيون گرفتيم ... يعني تا آخر پيش دانشگاهي خودکار دارم ! در اين حد ...
جامعه ، جغرافي ، تاريخ ، تاريخ ادبيات،اقتصاد ، عربي ، زبان فارسي اول ، زبان فارسي دوم ، ادبيات اول ، ادبيات دوم ... تا آخر تابستون بايد بخونيم . نظرت چيه؟ چرا عين مرغ نيگا مي کني؟
ميشه يه کم مشت و مالم بدي؟ همين جوري که بهش فکر مي کنم کمر درد مي گيرم ننه .
امروزم تو نمايشگاه يکي از فرهنگيا رو ديدم . همون که از صهباي سبا اومده . شايدم صهباي صفا بود . شايدم صفاي صبا ... من چ ميدونم اصلا ب من چه . چرا انقدر ازم حرف مي کشي؟
فردا هم مي خوام برم يوگا !
فردا ديدي تو آسمون روشنگر به پرواز در اومدم تعجب نکني ...
پس فردا هم ميرم حسن عباسي .
پو منو نيگا ، نه اينجوري نه ... دقيق تر نيگا کن ... آهان ! ديگه نميخواد بياي تو دماغم ... مي خواستم بپرسم قيافه م شبيه اين آدماي مهم که يه بند سرشون شلوغه نشده ؟